تحقیق

تحقیق دانش آموزی

تحقیق

تحقیق دانش آموزی

جنگ روانی

یکی از مسائل مهمی که در جهان امروز مورد توجه سیاستمداران کشورهای استکباری غرب می باشد، این است که برای دست یابی به اهداف استعماری خود، از مسائل روانی و تبلیغاتی بهره می گیرند که اصطلاحا به آن «جنگ روانی» می گویند. مهم ترین ابزاری که در جنگ روانی از آنها استفاده می شود، «تبلیغات» و لوازم آن، مثل نشریات، کتاب ها، سخنرانی ها و رسانه های گروهی - اعم از داخلی و خارجی می باشند. بنابراین، یکی از اصولی که قدرت های استعماری در برخوردهای ظالمانه خود با دیگر کشورها به آن توجه کامل دارند و از آن بهره لازم را می برند، تبلیغات است.

تبلیغات در دنیای امروز یعنی «کوشش کم و بیش سیستماتیک که هدف نهایی آن شکل دادن به عقاید، نگرش و رفتار مردم در جهت خاصی است که مورد نظر دستگاه تبلیغاتی می باشد». پس در جنگ روانی، هدف این است که در عقاید، احساسات، گرایش ها و تفکرات، تغییر ایجاد کنیم که این خود باعث تغییر در ساختار شخصیتی و رفتار افراد خواهد شد و البته این امر بر پایه تبلیغات استوار است.

این نحوه از برخورد، مخصوص عصر حاضر نیست و قبلاً نیز بدین شیوه عمل می شده است.

در طول تاریخ، ملت ها در برخوردهایی که با یکدیگر پیدا می کردند، علاوه بر درگیری های مادی و نظامی، از مسائل روانی نیز برای تحت فشار قراردادن طرف مقابل استفاده می کردند. در زمان ظهور اسلام نیز که منافع بسیاری از ظالمان به خطر افتاده بود، از این شیوه توسط دشمنان اسلام، خصوصا منافقین استفاده می شد. که در قرآن کریم، آمده است:

«چون [منافقان]با اهل ایمان برخورد کنند، می گویند ما ایمان آورده ایم و چون با شیطان های خود خلوت کنند، می گویند ما در باطن با شماییم؛ جز این که مؤمنان را استهزا می کنیم»1.

در جنگ جهانی اول نیز تبلیغات به عنوان حربه ای در خدمت استعمارگران درآمد. هدف اصلی این نوع تبلیغ، استثمار فکری ملت های ستمدیده جهان در مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود. آنان برای توجیه این عمل ناپسند خود، افکار عمومی کشورها را به بی راهه کشانده، فریب می دادند و این امر در طی جنگ جهانی دوم از چنان اهمیتی برخوردار شد که طرفین جنگ در به کار بستن آن به رقابت برخاستند. به این ترتیب، جنگ روانی در مواردی بیش از جنگ نظامی اهمیت پیدا کرد و جزئی از فعالیت های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشورها قرار گرفت.

روان شناسی تبلیغات، در پی تغییر نگرش و باورهای افراد است و می خواهد نگرش ها و باورهای افراد را از آن خود کند؛ اما برای تحقق این امر، یعنی نگرش ها و باورها و سرانجام شخصیت و رفتار افراد، باید از جهات مختلف، بر آن آگاهی داشت که به بعضی از مهم ترین آنها اشاره می شود.

شناخت ماهیت انسان، ویژگی های شناختی افراد مورد نظر، ویژگی های عاطفی افراد مورد نظر، انگیزه ها، امیال و آرزوهای افراد و مسائل دیگری از این قبیل که می توانند انسان را نسبت به افراد مورد نظر آگاه کنند و توان انسان را بالا ببرند، از مهم ترین روش ها، برای یافتن راهکارهای تبلیغاتی و تحت تأثیر قرار دادن جامعه می باشند.

تاکتیک های تبلیغاتی

1. در نظر داشتن مخاطب؛ در تبلیغات، باید طبقه یا گروه خاصی را مشخص کنیم و عباراتی متناسب با فهم آنها به کار ببریم. از این رو، باید از مسائلی صحبت کرد که نزد آنها از اعتبار خاصی برخوردار است.

2. ظاهرسازی؛ یکی از مسائل مهمی که در تبلیغات از آن استفاده می شود این است که خود را آن گونه جلوه می دهند که مخاطبین می پسندند.

3. شایعه سازی؛ یکی دیگر از ابزار مهم تبلیغات، شایعه سازی و انتشار آن در جامعه است؛ به طوری که بعد از مدت کمی این شایعه به عنوان یک حقیقت در میان افراد تکرار می شود؛ بدون آن که به شایعه بودن آن پی ببرند.

4. حمله به نقاط ضعف؛ یکی دیگر از کارهایی که در امر تبلیغات برای جنگ روانی از آن استفاده می شود، این است که توجه همگان را به مشکلات، کمبودها و نارسایی های موجود معطوف کنند و موجب ایجاد نارضایتی ها و ناسازگاری ها در افراد شوند.

5. فرصت طلبی؛ دشمن سعی می کند در تغییر افکار، از هر فرصتی استفاده و مطلب خود را القاء کند و برای این کار، از جملات جذاب، کوتاه و نامفهوم، برای افزایش نگرانی ها استفاده می کند.

روش های جنگ روانی

کشورهای استعماری از روش های متفاوتی در جنگ روانی استفاده می کنند که مهم ترین آنها عبارتند از:

1. شایعه؛

شایعه، ادعای مشخصی است که جهت برانگیختن باور مخاطبین به کار می رود و دهان به دهان از فردی به فرد دیگر منتقل می گردد و فاقد هر گونه سند و مدرک مطمئن می باشد. اهداف ایجاد شایعه عبارتند از:

الف) ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسئولین آن که می تواند آثار نامطلوبی را در پی داشته باشد.

ب) افزایش نگرانی و اضطراب در مردم.

ج) ترور شخصیت و لکه دار کردن قداست ارزشها، مسئولین و نظام.

د) ایجاد فضای ناسالم اجتماعی.

و) ایجاد تفرقه در میان مردم، برای از بین بردن وحدت و یگانگی که پیروزی هر ملتی تنها در سایه آن تحقق خواهد یافت. نکته مهم دیگر این که در شایعه سازی، دشمن حتما در پی نتیجه از آن نخواهد بود؛ زیرا که با ایجاد شایعه، افکار را به سمت مسائل غیرضروری سوق می دهد.

2. تحریف واقعیات؛

تحریف واقعیات نیز یکی از روش هایی است که دشمن در آن سعی می کند اذهان عمومی را از حق به باطل منحرف کرده، باعث شود تا مسائل، طور دیگری جلوه گر شوند و به عبارتی، آنها باعث می شوند تا مردم از پیام ها و جریانات به گونه ای برداشت نمایند که آنها می خواهند و این نکته مهمی است که روش های دیگر، اغلب برای همین هدف به کار برده می شوند.

3.اغراق و مبالغه؛

این روش ساده و در عین حال کارآ، در جنگ روانی به دو طریق مورد استفاده قرار می گیرد؛ دشمن، نقاط ضعف یا کمبودها و مشکلات موجود در طرف مقابل را بیش از اندازه بزرگ جلوه داده، بر آن تأکید می کند؛ تا بر نگرانی مردم بیفزاید و دیگر این که موارد مثبتی را که خود دارد، به جامعه ارزانی داشته، آنها را در اذهان عمومی بزرگ جلوه داده تا از این طریق، افراد را به خود جذب کند. این دو حرکت، در کنار هم نتیجه بهتری را برای دشمن در برخواهد داشت.

4. تفرقه؛

از آن جایی که وحدت و یگانگی، عامل اصلی در موفقیت هر ملت و هر نظام حکومتی است، تفرقه نیز بر عکس آن، عامل اصلی ذلت و بدبختی هر ملتی است. این روش، تقریبا نتیجه تمام روش هایی است که دشمن در جنگ روانی به کار می برد و در حقیقت، دشمن در به راه انداختن جنگ روانی، در پی ایجاد تفرقه میان مردم و حاکمان می باشد؛ تا از این طریق، بتواند به منافع خود دست یابد.

5. فریب؛

در این روش، دشمن سعی می کند تا مخاطب مورد نظر را به سمت یک فضای ذهنی متفاوت با واقعیات سوق دهد و این عمل، یعنی فریب یا دروغ بزرگ، باید به گونه ای ساخته و پرداخته شود که افراد، بدون هیچ مقاومتی وارد آن شوند و القائاتی را که می شود، بپذیرند. بنابراین، دشمن سعی می کند با تلاش و کوشش، ذهن مخاطب را به نتیجه مورد انتظار خویش برساند.

جمع بندی

هدف اساسی در جنگ روانی، تسلط بر دیگران است؛ اما این تسلط، به صورت پنهانی و غیرملموس می باشد. برای دست یابی به این هدف اساسی، یعنی تسلط در جنگ روانی، بر سه امر مهم تأکید شده که عبارتند از:

الف) القای غم؛ غم، یک حالت روانی است که بر اثر عدم تطابق انتظار فرد با جامعه و شرایط، به وجود می آید. از این رو، برای القای غم، سعی می شود تا تصویر نامطلوب و نامتوازنی از موقعیت و شرایط ارائه شود؛ تا آرزوها و ایده های فرد یا جامعه، دور از دسترس تصور شوند.

ب) القای یأس و ناامیدی؛ در شرایطی که فرد مصمم به تحقق شرایط مطلوب و مورد انتظار است، اگر در کوشش خود به هر دلیلی موفق نشود و این مسئله تکرار شود، باعث خواهد شد که فرد در این حالت، دچار یک بحران روحی و روانی شده که این حالت، با درماندگی و واماندگی همراه خواهد بود.

در این وضعیت، سعی می شود تا با ارائه شرایط نامطلوب، فرد را از ادامه کار، برای دست یابی به هدف های متعالی خود باز دارند و اعتماد به نفس او را سلب کرده، یأس و ناامیدی را به او القا کنند.

ج) ایجاد رعب و وحشت؛ ارعاب، یکی از مهم ترین و مؤثرترین ابزار، برای شکست روحی افراد یک جامعه است. این عمل نیز با بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی، جنگ، محاصره اقتصادی و تحریم سیاسی صورت می پذیرد. به هر حال، در جنگ روانی، سعی می شود تا با تخریب فکری و روانی مردم و نیروهای فعال، انگیزه مقاومت و کار را در آنها از بین ببرند و برای این کار، در شرایط مختلف، از روش های مخصوصی استفاده می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد