تحقیق

تحقیق دانش آموزی

تحقیق

تحقیق دانش آموزی

حضرت علی

علی پسر ابوطالب

علی پسر ابوطالب، چهارمین فرمانروای (خلیفه) مسلمانان پس از عثمان و امام اول شیعیان و داماد و پسرعموی محمد پسر عبدالله (پیامبراسلام) است. همچنین بنا بر روایتی وی با محمد پیمان برادری بسته است.[نیاز به ذکر منبع] کنیه‌اش «ابوالحسن» بود و بین گروه‌های مختلف با نام های گوناگونی خوانده می شد. علی چهارمین خلیفه از خلفای راشدین است.

تولد و دودمان

او در روز جمعه سیزدهم رجب سال سی‌ام پس از عام الفیل (ده سال قبل از بعثت محمد) در مکه، بنا بر گفته ها در مسجد الحرام، داخل کعبه به دنیا آمد.[نیاز به ذکر منبع]هیچ کس پیش از او و پس از او، در این خانه خدا تولّد نیافته‌است و این به باور شیعیان نشانگر موهبت و احترام و نگاه ویژه خداوند به علی است و بیانگر پایگاه ارجمند اوست .

پدر وی ابوطالب و مادر وی فاطمه دختر اسد بود، که محمد را نیز پس از مرگ مادرش آمنه سرپرستی کرده بود. علی و برادرانش (طالب، عقیل و جعفر) نخستین کسانی هستند که از دو سو (هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر) از نسل هاشم پسر عبدمناف هستند. بنابراین از دیدگاه مسلمانان علی به این خاطر و به خاطر اینکه از کودکی در خانهٔ محمد و زیر دست او بزرگ شد، هم شرافت دودمان و هم شرافت پرورش یافتن به دست محمد را دارد.

کودکی

در زمان کودکی علی پدرش، ابوطالب، دچار مشکل مالی شد. محمد که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود، برای سبک کردن بار عایلهٔ وی به او پیشنهاد کرد که سرپرستی علی را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و علی از کودکی در خانهٔ محمد و تحت نظر او قرار گرفت.

اسلام آوردن

محمد اولین بار برای اعضای خانواده‌اش (که علی هم جزو آنها شمرده می‌شد) دعوتش را آشکار کرد. به روایتی علی اولین مردی(نابالغ) بود که پس از دعوت خصوصی محمد به دین اسلام گروید. اما درخصوص تقدم اسلام آوردن علی و خدیجه، همسر پیامبر، اختلاف نظر وجود دارد.

زندگی علی در زمان حیات محمد

علی از آغاز بعثت محمد تا درگذشتن وی، پیامبر را یاری می‌کرد. او برای محمد به هنگام اعتکاف در غار حرا غذا می‌برد. در هنگامی که محمد خویشانش را به اسلام فراخواند و از آنها یاری خواست، تنها علی که ۱۴ سال داشت به یاری او برخاست. در لیلة المبیت که بزرگان مکه گروهی جنگاور را برای کشتن محمد به خانه‌اش فرستادند، بنا بر گفته ها علی در جای محمد خوابید، تا مکیان متوجه فرار او نشوند. علی در سال دوم بعد از هجرت (۲ هجری قمری) با فاطمه دختر محمد ازدواج کرد و در خانه‌ای کنار خانهٔ محمد اقامت گزید. در واقعه برائت از مشرکین، محمد سورهٔ توبه را به وسیلهٔ او به مکیان ابلاغ کرد. در فتح مکه پرچم اسلام به دست او بود و با شعار امروز روز مرحمت است[1] وارد مکه شد، سپس با پیامبر وارد خانهٔ کعبه شد و بر دوش او رفت و بت‌ها را شکست.

در روز غدیر محمد او را به عنوان ولی مومنین معرفی کرد، بین مذاهب مختلف اسلام تفسیرهای متفاوتی از واژه ولی شده‌است. او وصی محمد بود و پس از مرگش بدن او بنا به وصیت خود وی به دست علی غسل و کفن شد و بر او نماز خوانده شد و در خانه خودش به خاک سپرده شد.[نیاز به ذکر منبع]

علی در جنگ‌های محمد

علی یکی از موثرترین جنگاوران سپاه محمد بود و در تمامی جنگ‌های پیامبر به جز جنگ تبوک او را همراهی کرد. مشهور این است که او بیش از هر کس دیگری دشمنان محمد و اسلام را کشت، تا جایی که او را قتال العرب لقب دادند[نیاز به ذکر منبع]. در جنگ احد و حنین که سپاه مسلمانان شکست خورد و گریخت، از معدود افرادی بود، که با محمد باقی ماند و از جان او دفاع کرد. در جنگ خندق قهرمان عرب عمرو بن عبدود را شکست داد. در جنگ خیبر سپاه اسلام به فرماندهی او قلعه‌های مستحکم خیبر را فتح کرد.
حتی امروز داستان‌های زیادی از دلاوری علی بر سر زبان‌ها است. داستان‌هایی که بعضاً رنگ افسانه به خود گرفته‌اند. از جمله اینکه علی دروازه
ٔ دژ خیبر را به یک دست از جا کند و پل روی خندق کرد. یا برخی شهرت علی به حیدر را بر اساس این می‌دانستند که ماری در مکه پیدا شد و همه هراسان شدند، مار به خانهٔ ابوطالب رفت و آنجا علی که در گهواره بود آن را گرفت و درید، بنابراین ترکیب حیه (مار به عربی)+ در (به فارسی) لقب علی شد. از این دست داستان‌ها در ادبیات کهن فارسی فراوان می‌توان یافت.[2]

غدیر خم

در بین مسلمانان و از طریق شیعه و سنی به صورت متواتر نقل شده‌است، که پیامبر اسلام در غدیرخم درباره او گفته‌است: «هر کس من مولای او هستم، پس این علی مولای اوست». سپس مسلمانان با علی پسر ابیطالب بیعت کردند.

شیعیان این عمل را دلیلی بر خلافت و جانشینی بلافصل او پس از محمد بن عبدالله عنوان می‌کنند. ر.ک. حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر

زندگی علی از مرگ محمد تا پیش از زمامداری

مسلمانان درباره امامت علی از همان روز مرگ محمد اختلاف دیدگاه داشتند.گروهی از اصحاب محمد شامل همه بنی‌هاشم و سلمان، عمّار، ابوذر، مقداد، خزیمة بن ثابت (ذوالشّهادتین)، ابوایّوب انصاری، جابر بن عبداللّه انصاری، ابوسعید خدری و زبیر بن عوام بر این باور بودند که علی «خلیفهٔ رسول خدا» و «امام برحق» است؛ زیرا به عقیدهٔ ایشان" «او در فضایل و رأی و کمالات بر همگان پیشی و برتری دارد، هم در ایمان و هم در دانش و آگاهی به احکام و هم در مبارزه با دشمنان، بر همه پیشی گرفته‌است و در زهد و پارسایی و خیر و صلاح، بین او و دیگران، فاصله بسیار بود و اصلاً دیگران را نمی‌شد با او همپایه دانست و در نزدیکی جایگاه و خویشاوندی به پیامبر هیچ کس چون او نبود.»[نیاز به ذکر منبع]


در طی زمامداری ابوبکر و عمر و عثمان همواره به آنها مشورت می‌داد، تا جایی که عمر بارها گفت «اگر علی نبود عمر مرده بود.». در شورای انتخاب خلیفه سوم حاضر نشد پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف را بپذیرد، که گفته بود به شرطی با علی بیعت می‌کند که بر اساس قرآن، سنت پیامبر و سنت دو خلیفه اول عمل کند و تاکید کرده بود، که تنها بر اساس قرآن و سنت پیامبر عمل می‌کند. در حمله ناراضیان مسلمان به دارالخلافه در پایان حکومت عثمان تا حد توان در حفاظت از دارالخلافه کوشید. [نیاز به ذکر منبع]

ر.ک. نهج البلاغه، خطبه شقشقیه(خطبه سوم)

زمامداری علی

شمشیر ذوالفقار، علی ولی الله

علی پس از رویداد کشته شدن عثمان خلیفهٔ سوم توسط خیل مسلمانانی که به او هجوم آورده بودند به فرمانروایی برگزیده شد.

او بار دیگر بیت المال را به تساوی بین عموم مسلمانان تقسیم کرد و دست آزمندان را از دارالخلافه مسلمانان کوتاه کرد. پایتخت او ابتدا شهر مدینه بود. عده‌ای از یاران گذشتهٔ علی و محمد مانند طلحه و زبیر توقع حکومت بصره و کوفه را از علی داشتند که با مخالفت او روبرو شدند. آن‌ها به تشویق مروان پسر حکم (مشهور به چلپاسه) به همراه عایشه دختر ابوبکر و از همسران محمد به مخالفت وی پرداختند. این تحریکات باعث رخداد نبرد بصره شد که چون عایشه بر شتری سرخ مو سوار بود جنگ جمل نام گرفت. علی در آن جنگ پیروز گشت و مرکز زمامداری خود را از مدینه به کوفه تغییر داد.

پس از آن با مهم‌ترین دعوی‌دار زمامداری یعنی معاویه پسر ابوسفیان که از طایفهٔ بنی‌امیه بود و با او دشمنی داشت و برای خود در شام حکومتی پرقدرت برپا کرده بود به مخالفت پرداخت. معاویه کشته شدن عثمان را بهانه قرار داده و از علی خواست که قاتلین عثمان را به وی تحویل دهد. علی هم اعلام کرد قاتلین عثمان پیش وی نیستند و با خلیفه‌گری معاویه مخالفت کرد. معاویه پیراهن خونین عثمان را بهانهٔ شورشی بر علیهعلی کرد و جنگ صفین را به راه انداخت. پس از ۱۱۰ روز جنگ سرانجام کار به داوری گذاشته شد و عمروعاص که حکم سوی معاویه بود با فریب ابوموسی اشعری (حکم علی) اعلام کردند، معاویه خلیفهٔ مسلمانان است. این امر موجب شورش گروهی از سپاهیان علی شد. این گروه خوارج نام گرفتند. علی ابتدا آن‌ها را به گفتگو فرا خواند، ولی پس از آنکه خوارج پیک های او را کشتند، به جنگ با آنان پرداخت و تار و مارشان کرد. به گونه‌ای که جایگاه خود را به سیستان بردند. وی سرانجام در مسجد کوفه به دست یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی در سال ۴۰ هجری هنگام نماز صبح ترور شد.

ویژگی ها

وی در سخنوری و ادبیات چیره بود. به طوری که وابستگان بنی امیه علی رغم دشنام گفتن به وی، گفتارش را از حفظ می‌کردند، تا بیانشان شیوا شود.[نیاز به ذکر منبع] همچنین مجموعه گفتارها و نوشتارهای وی توسط سید رضی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع آوری شده‌است. علاوه بر آن مجموعه روایات وی در کتاب غرر الحکم جمع شده‌است. ادبای عرب سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن می‌دانند.[نیاز به ذکر منبع]

بین مسلمانان خصوصاً شیعیان مقام عرفانی،علم،شجاعت،عدالت،کمک به بینوایان و ساده زیستی علی مورد ستایش قرار گرفته‌است. از میان مسلمانان غیر شیعه ابن ابی الحدید به شرح نهج البلاغه پرداخته‌است. علاوه بر آن مسیحیانی نظیر جرج جرداق نویسنده کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» او را ستوده‌اند. و درباره او گفته‌است: «علی به سبب شدت دادگری‌اش در محراب کشته شد.»

علی از دیدگاه شیعه

از دید شیعیان تنها ابلاغ وحی و شریعت که وظیفه پیامبر است، برای رستگاری کافی نیست. بلکه امت برای نزدیکی به خدا و همچنین برای رشد سیاسی و اجتماعی نیاز به امام دارد. به عبارت دیگر امامت فراتر از زمامداری و جانشینی پیامبر است و جانشینی پیامبر یکی از جنبه‌های آن است.

کشته‌شدن علی

پیمان بستن خوارج

تاریخ نویسان مانند ابومخنف و اسماعیل بن راشد می‌نویسند:

گروهی از خوارج در مکّه اجتماع کردند و با هم به گفتگو پرداختند و از زمامداران یاد کردند و رفتار آنها را زشت شمردند و از نهروانیان (که در جنگ با علی به هلاکت رسیده بودند) یاد کردند و اظهار ناراحتی نمودند تا اینکه بعضی از آنان گفتند: خوب است ما جان خود را به خدا بفروشیم و نزد این زمامداران گمراه برویم و در کمین آنان قرار گیریم و آنان را بکشیم و مردم شهرها را از دست آنان آسوده کنیم و انتقام خون برادران شهیدمان را که در نهروان کشته شده‌اند بگیریم همه آنان این پیشنهاد را پذیرفتند و هم پیمان شدند که پس از مراسم حجّ، طرح خود را دنبال کنند.

در این اجتماع، عبدالرّحمن بن ملجم گفت: من شما را از دست علی آسوده می‌کنم و عهده دار کشتن او می‌شوم.

برک بن عبداللّه تمیمی: پیشنهاد کرد که کشتن معاویه با من .

و عمرو بن بکر تمیمی گفت: من شما را از شرّ عمروعاص، آسوده می‌سازم و عهده دار کشتن او می‌شوم .

این سه نفر با هم پیمان بستند و بر اجرای آن، پای فشردند و در مورد وقت اجرای این نقشه، هر سه توافق کردند که شب نوزدهم ماه رمضان، به آن اقدام نمایند و سپس از همدیگر جدا شدند و در انتظار اجرای نقشه خود بودند. ابن ملجم که از قبیله کِنده بود با رعایت مخفی کاری، از مکّه به سوی کوفه رهسپار شد و با یاران خود در کوفه ملاقات کرد، ولی برای اینکه نقشه اش فاش نشود، آن را به هیچ کس نگفت.

دیدار ابن ملجم با قُطّام

ابن ملجم در کوفه روزی به دیدار یکی از هم کیشان خود که از قبیله «تیم رباب» بود رفت، تصادفا قُطّام (زن زیبا چهره) در آنجا بود، قطّام دختر اخضر تیمی بود که پدر و برادرش در جنگ نهروان به دست علی کشته شده بودند و او از زیباترین بانوان آن زمان بود، وقتی که ابن ملجم او را دید، عاشق و شیفته او شد و عشق او در دلش جای گرفت، به طوری که در همان مجلس از او خواستگاری کرد.

قطام گفت: چه چیز را مهریّه من قرار می‌دهی ؟

ابن ملجم گفت :هرچه را بخواهی آماده‌ام آن را بپردازم.

قُطّام گفت: مهریّه من عبارت است از سه هزار درهم و یک کنیز و یک غلام و کشتن علی بن ابی طالب.

به دنبال این جریان، قُطّام برای وردان پسر مجالد که از قبیله «تیم رباب» بود، پیام فرستاد و او رااز جریان آگاه کرد و از او خواست که ابن ملجم را یاری نماید. وردان نیز این پیشنهاد را پذیرفت

از سوی دیگر، ابن ملجم نزد یکی از خوارج از قبیله اشجع که نام او «شبیب بن بجره» بود رفت و داستان را به او گفت و از او کمک خواست، شبیب پیشنهاد ابن ملجم را پذیرفت و سرانجام ابن ملجم همراه وردان و شبیب، به مسجد اعظم کوفه رفتند تا نقشه خود را دنبال کنند. قُطّام در مسجد معتکف شده بود و برای گذراندن اعتکاف خود، خیمه‌ای در مسجد برای خود برپا کرده بود، به قُطّام گفتند:((ما راءی خود را بر کشتن این مرد (علی) هماهنگ کرده‌ایم))، قطام چند تکّه پارچه حریر خواست و سینه‌های آنان را با آن پارچه‌ها محکم بست و آنان شمشیرها را به کمر بسته، به راه افتادند و کنار دری آمدند که علی از آن در برای نماز وارد مسجد می‌شد و در آنجا نشستند، قبلاً اینان، اشعث ابن قیس را نیز از نقشه خود آگاه کرده بودند، او هم که (از سران خوارج بود)[و یا عامل معاویه] قول یاری به آنان را داده بود و آن شب به آنان پیوست تا آنان را در اجرای توطئه قتل، کمک کند (بنابراین شب نوزدهم ماه رمضان سال چهل هجری، چهار نفر مرد (ابن ملجم، وردان، شبیب و اشعث) و یک زن یعنی قطام همدیگر را برای اجرای توطئه قتل علی مساعدت می‌کردند).

ضربت خوردن

امام علی سحر شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت، از خانه به سوی مسجد روانه شد. ابن ملجم از آغاز آن شب در کمین وی بود. او (طبق معمول) به مسجد آمد و مثل همیشه خفتگان را برای نماز بیدار می‌کرد، ابن ملجم در میان خفتگان بیدار بود وی خود را به خواب زده و کارش را پنهان نموده بود که ناگهان برخاست و به علی حمله کرد و شمشیر زهرآگین خود را بر فرق علی وارد نمود.

یک روایت دیگر این گونه‌است که امام علی در محراب مشغول خواندن نافله صبح یا نمار صبح بود و هنگامی که از سجده رکعت اول بر می‌خواست ابن ملجم با شمشیر زهر آلود بر فرق او همان جایی که قبلا در جنگ خندق توسط عمرو بن عبدود زخم برداشته بود- زد و علی فریاد زد:«قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم.»

کشته‌شدن علی

مرقد امام علی در نجف اشرف

علی پس از این حادثه دو روز بستری شد، تا اینکه در ثلث آخر شب بیست و یکم، قبل از سپیده دم شب جمعه ۲۱ ماه رمضان سال چهلم هجرت، بر اثر ضربتی که بر فرقش زدند مرد. او هنگام مرگ ۶۳ سال داشت .

به دستور علی ، کار غسل و کفن نمودن او را دو پسرش حسن و حسین انجام دادند، سپس جنازه علی را به سوی سرزمین «غری» یعنی نجف بردند و در آنجا به خاک سپردند و طبق وصیتش، قبرش را پنهان کردند. قبر علی در دوران زمامداری بنی امیّه، همچنان مخفی بود تا اینکه امام صادق پس از روی کار آمدن بنی عباس، آن را نشان داد وقتی که از مدینه به سوی «حیره» (سه منزلی کوفه) برای دیدار منصور دوانیقی، رهسپار بود، قبر علی را زیارت کرد، به این ترتیب، شیعیان، قبر ایشان را شناختند و دریافتند که آنجا محل زیارت اوست

فرزندان علی

در اینجا به ذکر فرزندان علی و تعداد آنان و نامهای آنها می‌پردازیم و به مختصری از امور مربوط به آنان اشاره می‌نماییم. علی دارای ۲۸ فرزند پسر و دختر بود:

۱ - حسن

۲ - حسین

۳ - زینب

۴ - زینب صغری که کنیه اش ام کلثوم بود

۵ - محسن ((مادر این ۵ فرزند، فاطمه دختر محمّد است)).

۶ - محمّد (معروف به محمّد حَنَفیّه) که کنیه اش ابوالقاسم بود، مادرش ((خَوْله)) دختر جعفر بن قیس الحنفیّه نام داشت .

۷ و ۸ - عمر و رقیّه که دوقلو بودند و مادرشان ((ام حبیب)) دختر ربیعه بود.

۹ - عباس .

۱۰ - جعفر.

۱۱ - عثمان .

۱۲ - عبداللّه .

((این چهار نفر در کربلا همراه برادرشان امام حسین کشته شدند ، مادرشان ((اُمّ البنین)) دختر حزام بن خالد بن جعفر بن دارم می‌باشد)).

۱۳ - محمد اصغر که کنیه اش ابوبکر بود.

۱۴ - عُبیداللّه (این دو فرزند نیز در کربلا همراه برادرشان امام حسین کشته شدند مادرشان ((لیلی)) دختر مسعود دارمی است).

۱۵ - یحیی که مادرش ((اسماء بنت عُمیس خثئمی)) بود.

۱۶ - اُمّ الحسن .

۱۷ - رمله (مادر این دو ((اُمّ سعید)) دختر عُروة بن مسعود ثَقَفی بود).

۱۸ - نفیسه .

۱۹ - زینب صغری .

۲۰ - رقیه صغری .

۲۱ - اُمّ هانی .

۲۲ - ام الکرام .

۲۳ - جمانه که کنیه اش اُمّ جعفر بود.

۲۴ - امامه .

۲۵ - اُمّ سلمه .

۲۶ - میمونه .

۲۷ - خدیجه .

۲۸ - فاطمه (این یازده نفر از مادران مختلف بودند).

احادیث و آیات درباره علی

1- حدیث غدیر: « ... هر که من ولی و سرپرست اویم پس این علی نیز سرپرست و ولی اوست. »

سند حدیث: این حدیث را 350 نفر از مفسران و دانشمندان و تاریخ نویسان از اهل سنت با مدارک زیاد در کتاب خود آورده اند که نام این اشخاص در کتاب الغدیر نوشته علامه امینی آورده شده است.

توضیح کوتاه: واژه «مولی» در این حدیث بر طبق شواهد مستند موجود در کتب اهل سنت و شیعه به معنای «اولی به تصرف» است.


2- حدیث ثقلین:

« من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمی شوند. »

سند حدیث: این حدیث را 200 نفر از علمای اهل سنت نقل کرده اند که میر حامد حسین نام این اشخاص را آورده است. همچنین صحّت این حدیث توسط رساله ای که « دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه » در مصر در چند سال پیش در مورد این حدیث چاپ کرد به اثبات رسیده است.

توضیح کوتاه: کسانی که تا روز رستاخیز پیوند ناگسستنی با قرآن دارند باید مانند خود قرآن از خطا و اشتباه معصوم باشند و لازمه این دو مقام (مصونیت از گناه و اشتباه) آنست که قول و فعل اهل بیت علیهم السلام در اسلام حجت باشد. چنان که اعتقاد شیعه همین است.


3- حدیث سفینه نوح:

« مَثل ِ اهل بیت من در میان امتم همانند کشتی نوح است. هر کس وارد آن شد نجات یافت و هر کس به آن پناه نبرد غرق گردید. »

سند حدیث: این حدیث متواتر را 90 نفر از علمای اهل سنت نقل کرده اند که نام آن ها را مرحوم میر حامد حسین در کتاب « عبقات الانوار » آورده است.


4- حدیثی دیگر:

« ... سو گند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که پیرو و شیعه اویند در قیامت رستگارند. »

سند حدیث: این حدیث را سیوطی (دانشمند سنی مذهب) در کتاب «درّالمنثور» آورده است.

آیاتی در بیان فضایل و مقامات علی

·                     سوره انسان

·                     سوره عادیات

·                     سوره مائده آیه ۵۵

·                     سوره مائده آیه ۶۷

·                     سوره شوری آیه

·                     آیه تطهیر: سوره مبارکه احزاب آیه ۳۳

·                     سوره مبارکه نساء آیه ۵۹

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد