تحقیق

تحقیق دانش آموزی

تحقیق

تحقیق دانش آموزی

مدیریت پروژه

مدیریت پروژه ساختمانی

مدیریت پروژه یک نظام سازمان یافته ومدیریت منابع (بطور مثال منابع انسانی) می باشد به نحوی که پروژه بایک چشم انداز مشخص،کیفیت مشخص،زمان مشخص وقیمت تمام شده مشخص به اتمام برسد. پروژه یک کار موقتی است که فقط یک بارو به منظور ایجادیک محصول مشخص ویا خدمات مشخص انجام می شود.یک پروژه باعث تغییرات مفید ویا ارزش افزوده می شود. خصوصیت موقتی ویک باره بودن پروژه آن را از فرآیندها ویا اعمالی که دائمی ویا نیمه دائمی هستند و ممکن است بارها وبارها محصول مشابه ویا خدمات مشابهی را تولید می کنند متمایز می سازد.مدیریت این دوسیستم کاملاً متفاوت است.وروشهای فنی متفاوتی نیاز دارد. وهمین موضوع باعث پیشرفت علم مدیریت پروژه گردیده است.

اولین موضوع در مدیریت پروژه این است که اطمینان حاصل کنیم که پروژه با محدودیتهای مشخص تعریف شده باشد.

دومین موضوع که می تواند بحث جالبتری نیز باشد ، بهینه سازی اختصاص منابع و یکسان سازی داده های مورد نیاز به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده پروژه می باشد. یک پروژه یک سری فعالیتهای کاملاً مشخص است که از منابع (مالی،انسانی،مواد،انرژی،فرصت،تدارکات وارتباطات و...) به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده استفاده می نماید.

تاریخچه مدیریت پروژه

مدیریت پروژه در زمینه های گوناگون کاربردی شامل ساختمان سازی،مهندسی ودفاعی گسترش یافته است. در ایالات متحده امریکا،پدر مدیریت پروژه، هنری گانت (Henry Gant)است که به عنوان پدر علم برنامه ریزی وروشهای کنترل نیز شناخته شده است. شهرت او به چند عامل بستگی داشته است: اول به خاطر استفاده از گانت چارت که یکی از ابزارهای کنترل پروژه محسوب می شود .دوم به خاطر همکاری با Fredrick Winslow Taylor در تئوری علمی مدیریت ودر نهایت شهرت او به علت مطالعاتش بر روی کار ومدیریت ساختمان کشتی نیروی دریائی بوده است.او در بسیاری از موارد از جمله استفاده از ساختار دسته بندی کسب وکار(WBS)وهمچنین تخصیص منابع پیشگام بوده است.

سالهای 1950به عنوان شروع مدیریت پروژه جدید شناخته شده است. در امریکا در اوایل سال 1950 پروژه ها غالبا به طور خاص براساس گانت چارت وبا روشها وابزارهای غیر رسمی مدیریت می شدند. درآن زمان دو مدل ریاضی برای جدول زمان بندی وجود داشت: 1-فن ارزیابی و بازنگری برنامه یا PERT (Program Evaluation and Review Technique ) که توسط Booz-Alen وHamilton ابداع شد.

2-روش مسیر بحرانی(CPM )Critical Path Method

این روش با مشارکت دو انجمن Du Pont وRemington Rand به منظور مدیریت پروژه های تعمیر ونگهداری طراحی شد.این روشهای ریاضی به سرعت در بسیاری از شرکتهای خصوصی گسترش یافت. در همان زمان روشهای برآورد قیمت تمام شده،مدیریت هزینه واقتصاد مهندسی توسط Hans Lang ودیگران در حال گسترش بود. درسال1965،انجمن مهندسین هزینه امریکا (که در حال حاضرانجمن بین المللی AACEمی باشد وهدفش پیشبرد علم مهندسی هزینه است)توسط اولین کاربران مدیریت پروژه وانجمن متخصصین برنامه ریزی وبرنامه زمان بندی،برآورد هزینه وکنترل زمان-هزینه تأسیس شد.AACE فعالیتهایش را ادامه داد ودرسال 2006اولین وکاملترین روش برایPORTFOLIO(اوراق بهادار)وبرنامه ریزی ومدیریت پروژه را منتشر کرد.(ساختار کامل مدیریت هزینه) در سال 1969،انستیتو مدیریت پروژهPMI)) به منظور سرویس دهی به صنعت مدیریت پروژه تشکیل گردید.فرضیه PMIاین است که علیرغم کاربردهای گسترده مدیریت پروژه در حوزه های مختلف از پروژه های صنعت نرم افزاری گرفته تا صنعت ساختمان سازی ابزار وروشهای آن مشترک هستند. در سال1981،PMI تصمیم گرفت که یک کتابچه راهنما برای شناخت مدیریت پروژه (راهنمای PMBOK)منتشر کند این کتابچه شامل استانداردها وراهنمائی های عملی است که در بحث های تخصصی کاربرد فراوانی دارد. در سال 1967،انجمن بین المللی مدیریت پروژه IPMA در اروپا تأسیس شد وآن هم به نوبه خود دستخوش تحولات وپیشرفت هائی گردید و انجمن ICB( Competence Baceline Institute)را تأسیس کرد.تاکید این انجمن بر روی تجارب قابل اعتماد،مهارت های شخصی و تشخیص صلاحیت می باشد.هر دوی این انجمن ها در حال حاضر در تهیه وتنظیم استاندارد ISO برای مدیریت پروژه می باشند.

تعاریف

PMBOK( که به عنوان انستیتو مدیریت پروژه می باشد)مدیریت پروژه را این گونه تعریف می نماید:مدیریت پروژه ابزاری برای شناخت ،مهارت وروش های فنی است تا فعالیتهای پروژه را به نیازهای اصلی (اهداف)پروژه برساند. PRINCE2برنامه ریزی،نظارت وکنترل همه جانبه پروژه وبرانگیختن تمام افراد مرتبط با پروژه به منظور موفقیت پروژه یعنی دست یابی به اهداف پروژه در زمان مشخص ،باقیمت مشخص،کیفیت مشخص وراندمان مشخص PROJECTپروژه یک کار موقتی با تاریخ خاتمه مشخص است که به منظور ایجاد یک محصول منحصر به فرد ویا خدمات مشخص انجام می شود- هدف از اجرای پروژه برآورده کردن ایده ها ویانیازها می باشد DIN69901(سازمان آلمانی جهت استاندارد سازی) مدیریت پروژه یک سری وظائف کامل ،روش ها وابزاری است که در طی اجرای پروژه به کار گرفته می شود.

تعریف کار

مدیریت پروژه مستقیما از مسئولیتهای شخص مدیر پروژه می باشد. مدیر پروژه به ندرت مستقیما در فعالیتهای پروژه که منتهی به تولید محصول می شود شرکت می کند.اما بیشتر می کوشد تا پروژه به خوبی پیشرفت کند، روابط متقابل قسمت‌های مختلف سازنده ومفید باشد به نحوی که احتمال شکست به حداقل خود برسد.مدیر پروژه غالبا نماینده مشتری است که براساس شناخت صحیحی که از مشتری دارد می تواند به خوبی تمامی نیازها وخواسته های اورا مشخص وارائه نماید.توانائی به وجود آوردن انسجام وهماهنگی بین فرایندهای مختلف بخش‌های متفاوت مورد قراداد و ایجاد ارتباط نزدیک وسازنده با نماینده مشتری بسیار اساسی ومهم می باشد.یک مدیر موفق برای اطمینان از اینکه همه عوامل زمان،هزینه وکیفیت و مهم‌تر از همه رضایت مشتری کاملاً شناخته شده باشد باید بتواند کل پروژه را از ابتدا تا انتها ببیند (پیش بینی )کند واین اطمینان را به سایرین به دهد که پیش بینی او محقق می شود. تولید هر نوع محصول ویا ایجاد هر خدمتی شامل ساختمان سازی ،حمل ونقل ،الکترونیک،نرم افزارهای کامپیوتری ،خدمات مالی و.... هر کدام دیدگاهها ی اجرائی ونقطه نظرات خاص خود رادارد که می بایست قبلا توسط مدیر پروژه پیش بینی گردد.

محدودیتهای سه گانه وسنتی

پروژه ها نیز مانند هر کار دیگری محدودیتهای خاص خود رادارا هستند.در مدیریت پروژه این محدودیتها به صورت سنتی شامل چشم انداز،زمان وهزینه می باشند به این سه فاکتور مثلث مدیریت پروژه هم گفته می شود و هر محدودیت نماینده یکی از اضلاع مثلث می باشد همچنان که در هندسه اگر یکی از اضلاع تغییر کند سایر اضلاع تغییر می کند در مدیریت پروژه هم تغییر هر یک از این محدودیتها بر روی سایر عوامل تأثیر می گذارد.در یک تقسیم بندی دیگر می توان کیفیت محصول یا بازدهی را از چشم انداز جداکرد وکیفیت را به عنوان محدودیت چهارم در نظر گرفت. مثلث مدیریت پروژه را می توان برای روابط بین زمان،هزینه وکیفیت نیز در نظر گرفت.(سریع،ارزان وخوب)

مثلث مدیریت پروژه

زمان: منظور از محدودیت زمانی مقدار زمان در دسترس به منظور تکمیل پروژه می باشد. هزینه:منظور از محدودیت هزینه مقدار بودجه در دسترس برای تکمیل پروژه می باشد. چشم انداز: منظور از محدودیت چشم انداز فرآیندهای است که می بایست انجام شود تا نتایج نهائی پروژه به دست آید. این سه محدودیت با هم در تعامل هستند و تغییر هر کدام موجب تغییر در محدودیت های دیگر می شود.مثلاً اگر چشم انداز پروژه (اهداف ویا کیفیت)افزایش یابد طبیعتا زمان وهزینه نیز افزایش می یابند. یک محدودیت شدید زمانی باعث افزایش هزینه ها وکاهش چشم انداز می شود. همچنین بودجه کاملاً محدود باعث افزایش زمان وکاهش چشم انداز می شود. منظور از نظم وانظباط در مدیریت پروژه، تهیه ابزار وروشهائی است که تیم مدیریت پروژه (نه فقط مدیر پروژه)را قادر می سازد که کارهایشان رابادر نظر گرفتن محدودیتها سازماندهی کنند. دیدگاه دیگر در خصوص مدیریت پروژه این است که این سه محدودیت را منابع مالی،زمان ومنابع انسانی در نظر بگیریم.چنانچه شما بخواهید کاررادرزمان کوتاهتری به پایان برسانیدشما می بایست نیروی انسانی بیشتری صرف کنیدکه به نوبه خود باعث افزایش هزینه های پروژه خواهد شد تا آنجائی که باانجام سریع پروژه هزینه ها کاهش می یابد.

زمان

برای تحلیل وبررسی وهمچنین تخمین زمان مورد نیاز برای اینکه یک محصول قابل تحویل تولید شود روشهای گوناگونی وجوددارد.یکی از این روشها این است که فعالیتهای مورد نیاز برای تولید یک محصول قابل تحویل راشناسائی کرده و جدول ساختار شکست WBS))را تنظیم نمائید. در ابتدا می بایست برای هر کدام از فعالیتها زمان موردنیاز راتخمین زده ودر نهایت زمان کل را به دست آورید.فعالیتها می بایست اولویت بندی شده ووابستگی های بین آنها مشخص شود واین اطلاعات در جدول زمان بندی پروژه ثبت گردد.وابستگی های بین فعالیتها می تواند تأثیر به سزائی در طول مدت پروژه داشته باشد.همچنانکه دسترسی به منابع (محدودیت منابع)نیز تأثیر به سزائی در طول مدت پروژه خواهند داشت. مدیران پروژه در فاز اجرائی غالبا دوحد نهائی برای جلوگیری از تغییر زمان خاتمه پروژه در نظر می گیرند.زمان محدودیتی است که نه به عنوان هزینه منظور می شود ونه به عنوان منابع بنابراین مدیر پروژه نمی تواند تغییرات آن را کنترل کند.این خصوصیت زمان آن را از سایر منابع وهمچنین قسمت‌های هزینه ای متمایز می سازد.باید متذکر شد که صرف هیچ تلاشی مهم‌تر از تلاش برای کاهش هزینه ها نیست.

هزینه

هزینه های اجرائی یک پروژه به موارد متعددی بستگی دارد که این موارد به طور عمده عبارت‌اند از: کمیت منابع،میزان تلاش،مصالح،مدیریت ریسک(مثلاً تغییر قیمت)،مدیریت ارزش به دست آمده،تأسیسات(ساختمانها ،ماشین الات و...)،تجهیزات، افزایش هزینه ها، هزینه های غیر مستقیم وسودو.... چشم انداز منظوراز چشم انداز اهداف مشخصی است که می بایست در انتهای پروژه به آن برسیم.ویا به عبارت دیگر چشم انداز آن چیزی است که قرار است پروژه به انجام برساندویاتعریف مشخص از نتیجه نهائی پروژه.یکی از مولفه های مهم چشم انداز کیفیت محصول نهائی پروژه می باشد.مقدار زمانی که برای هر فعالیت تعیین می شود ارتباط تنگاتنگی با کیفیت کلی پروژه خواهد داشت. بعضی از فعالیتها برای اینکه به طور مناسبی اجرا شوند به مقدار زمان مشخصی نیاز دارند اما اختصاص زمان بیشتر باعث ارتقا کیفیت می شود.در پروژه های بزرگ کیفیت بالا عامل مهمی بر روی زمان وهزینه می باشد(وبرعکس).در مجموع وبه طور خلاصه می توان همه این محدودیت ها را در یک جمله بیان کرد:زمان مشخص،کیفیت مشخص وبودجه مشخص . در این جا منظور از چشم انداز همان کیفیت پروژه می باشد.

کنترل متغیرهای پروژه

مدیریت پروژه می کوشد تا بر متغیرهای پروژه مانند ریسک غلبه پیداکند ویا آنهارا مهار کند.

ریسک:عامل بالقوه شکست پروژه می توان بر بسیاری از ریسک های منفی (عوامل بالقوه شکست)با برنامه ریزی مناسب وصرف زمان ومنابع غلبه کردویا آنها راازبین برد. بر اساس بعضی تعاریف ( چاپ سومPMBOK)ریسک می تواند حتی جنبه مثبت هم داشته باشد به این معنی که گاهی ریسک یک موقعیت بالقوه است که حتی می تواند باعث به بهره برداری رسیدن پروژه زودتر از حد انتظار شود.مشتریان (اعم از حامیان داخلی وخارجی پروژه) وسازمانهای خارجی (مانند آژانس های دولتی وتعدیل کننده ها) سه عامل مهم زمان ،هزینه وچشم انداز را تعیین می‌کنند.تنها عامل باقیمانده یعنی ریسک می تواند توسط تیم پروژه به صورت ایده آل وبراساس برآورد دقیق وروشهای صحیح برنامه ریزی مدیریت شوند. در طی فرآیند مذاکره وگفتگو باسهامداران اهداف نهائی پروژه در خصوص زمان ،هزینه وچشم انداز وریسک در قالب یک قرارداد مشخص تعیین می شود. به منظور کنترل مناسب این متغیرها یک مدیر پروژه خوب باید دارای شناخت عمیق وتجارب خوبی در مورد چهار حوزه (زمان،هزینه،چشم انداز وریسک)وهمچنین 6حوزه اتحاد،ارتباط،منابع مالی،بیمه کیفیت وبرنامه زمان بندی پیشرفت فیزیکی وهمچنین تدارکات داشته باشد.

دیدگاهها

دیدگاههای متفاوتی برای مدیریت فعالیتهای پروژه وجود داردازجمله : سرعت،تعامل، پیشرفت وفازبندی فارغ از نوع دیدگاه مورد استفاده با عنایت وتوجه خاصمی بایست نتایج،اهداف و وظائف ومسئولیتهای همه افراد مرتبط با پروژه از جمله سهامداران را به طور واضح روشن وشفاف ساخت.

دید گاه سنتی

دیدگاه سنتی 5 مرحله پشت سرهم را برای تکمیل پروژه ضروری می داند.در این دیدگاه لازم است ابتدا 5 مولفه یک پروژه (4 فاز +مرحله کنترل)را در مراحل پیشرفت پروژه تشخیص دهیم. 1- مرحله اولیه پروژه 2- برنامه ریزی یا فاز طراحی 3- اجرای پروژه یا فاز اجرائی 4- نظارت پروژه وسیستم های کنترل 5- فاز تکمیل پروژه لازم به ذکر است که نیازی نیست در همه پروژه ها این 5 مرحله به اتمام برسد. مثلاً در بعضی پروژه ها ممکن است فاز برنامه ریزی ویا نظارت وجود نداشته باشد ودر بعضی پروژه ها مراحل 2و3و4 چندین بار تکرار شود. در خیلی از صنایع از این چند مرحله استفاده می کنند. به طور مثال در طراحی معماری با مصالح بنائی (آجر وملات) پروژه ها از مراحلی چون پیش طراحی، طراحی تصوری (ادراکی)،طراحی شماتیک، طراحی توسعه ونقشه کشی ساختمان و... استفاده می کنند. در نرم افزارهای توسعه،این دیدگاه غالبا به عنوان آبشار توسعه شناخته می شوند.

مختصری در باره Enterprise Project Management 2007

شرکت Microsoft در راستای تکمیل و توسعه قابلیت های نرم افزار MS Project و به منظور ارائه یک راه‌حل جامع مدیریت پروژه به مشتریان مجموعه محصولات نرم افزاری را به همراه چارچوب پیاده سازی آنهاEIF(Enterprise Implementation Framework) در سازمان ها ارائه داده است. این خانواده محصولات نرم افزاری شامل موارد زیر هستند:

·                Microsoft Project Professional 2007

·                Microsoft Project Server 2007

·                Microsoft Project Web Access 2007

·                Microsoft Sharepoint Services 2007

·                Microsoft SQL server and Analysis services 2007

·                Microsoft Project Portfolio Server 2007


برای همه سازمان هایی که
MS Project را به دلیل کاربر پسند بودن، سهولت استفاده و قابلیت های یکپارچگی با مجموعه Office برای پاسخگویی به نیاز برنامه ریزی و کنترل پروژه انتخاب کرده­اند و به دنبال توسعه همکاری اطلاعاتی تیم پروژه، کنترل مدارک پروژه و مدیریت قوی­تر منابع و گزارش­گیری ساده­تر و سریع تر از وضعیت پروژه­هایشان هستند راه حل جامع مدیریت پروژه EPM راه حل ایده­آل و قابل اعتمادیست که کاهش ریسک پروژه و افزایش بازگشت سرمایه (ROI) را به همراه خواهد داشت.

معرفی رشته مدیریت پروژه و ساخت:

حدود 50 سال از پیدایش ، تکوین و کاربرد سیستم های مدون و منظم برنامه ریزی وکنترل پروژه وهمچنین مدیریت پروژه می گذرد و کار توسعه، تکمیل و بهره برداری از این سیستم ها و روش ها همچنان ادامه دارد.هدف مهم و کار اصلی سیستم های برنامه ریزی و کنترل(نظارت) پروژه ، دستیابی به هدفهای برنامه ، طرح پروژه ازراه بهینه نمودن مدت زمان، هزینه ی اجرا و کیفیت نتایج پیش بینی شده یا مورد انتظار آنهاست. بدین جهت ، ابزاری موثر و کارامد برای مدیریت برنامه ، طرح و پروژه می باشد. طرح ها و پروژه ها در هر کشوری، همچون چرخ هایی برای تحرک ماشین رشد و توسعه ی اقتصادی - اجتماعی به شمار می آیند. شناخت یکایک منابع کشور و اولویت آنها نسبت به یکدیگر و استفاده بهینه از آنها ، موجب دستیابی کامل به هدف ها وآرمان های تعیین شده ، تسریع حرکت فرایند توسعه و سلامتی ساخت و روان نظام اقتصادی یک کشور خواهد شد.

از این رو، کشورهایی که در فرایند پر شتاب تحول نظام اقتصادی-اجتماعی ،به این حقایق و آگاهی ها دست یافته اند ، نه تنها زمان بلکه سایر منابع(نیروی انسانی ، تجهیزات ، ماشین آلات ، مواد اولیه و مصالح ، پول ، سرمایه و طبیعت ) نیز برای آنها بسیار مهم تلقی می شود و برای حفظ موقعیت اقتصادی و ارتقا و بهبود آن به تهیه و توسعه روش ها و سیستم های بهینه سازی منابع ، و از همه مهمتر بهره برداری از آنها ، نیازی حیاتی دارند.

در ایران در 20 سال اخیر ، در زمینه معرفی و گسترش مبانی و مفاهیم مدیریت ، وتا حدودی مدیریت پروژه و سیستم های برنامه ریزی و کنترل پروژه ، تلاش های ارزنده ای انجام شده است.

مدیریت پروژه قبلاً به صورت یکی از فیلد های رشته ی صنایع بود و به این صورت بود که فارغ التحصیلان رشته ی صنایع(تولید صنعتی) به عنوان مدیر پروژه در بخش صنعتی مشغول به کار می شدند . با سیستماتیک شدن مقوله ی ساخت وساز به برنامه ریزی و مدیریت در این زمینه احساس نیاز بیشتری می شد. و در پاره ای موارد مهندسین صنایع که دانش کافی در مقوله ی ساخت نداشتند به عنوان مدیران پروژه های ساختمانی مطرح می شدند. اما حدود 6 سال است که رشته ی مدیریت پروژه و ساخت به صورت کاملاً تخصصی برای فارغ التحصیلان (دوره ی لیسانس ) رشته ی معماری و عمران آموزش داده می شود.

مدیریت پروژه به کارگیری دانش، مهارتها، ابزار و تکنیکهای لازم در اداره جریان اجرای فعالیتها، به منظور رفع نیازها و انتظارات متولیان از اجرای پروژه است. مدیریت پروژه در اجرای این مهم از دو بازوی قدرتمند برنامه ریزی و کنترل پروژه بهره می گیرد.

کنترل پروژه فرآیندی است در جهت حفظ مسیر پروژه برای دستیابی به یک تعادل اقتصادی موجه بین سه عامل هزینه، زمان و کیفیت در حین اجرای پروژه، که از ابزار و تکنیک های خاص خود در انجام این مهم کمک می گیرد. در واقع کنترل اجرای دقیق و کامل برنامه تدوین شده برای پروژه است، به طوری که هنگام خروج از برنامه بتوان با تشخیص با تشخیص علل و طرح اقتصادی ترین فعالیتها، پروژه را به نزدیکترین حالت ممکن در مسیر اولیه و اصلی خود باز گرداند.

لازم به ذکر است که این رشته زیر گروه رشته ی معماری (گروه هنر) با کد 1361 در دفترچه آزمون سراسری وجزء رشته های شناور یا ستاره دار می باشد که با مدرک لیسانس هر رشته می توان این گرایش را به عنوان رشته ی دوم انتخاب نمود. اما گرایشی کاملاًتخصصی از رشته ی عمران به نام « مدیریت ساخت» وجود دارد که سر فصل دروس امتحانی متفاوت از گرایش مدیریت پروژه و ساخت دارد و تا حدی نیز زمینه ی کاری کاملاً کارگاهی دارد.

سرفصل دروس و منابع آزمون کارشناسی ارشد:

 1) زبان عمومی و تخصصی: ضریب 2

 2) ایستایی و فن ساختمان : ضریب 2

(۳  مدیریت کارگاهی : ضریب 4

(۴  مواد ومصالح : ضریب 2

همان طور که می بینید درس زبان، ضریب 2دارد و در این رشته مانند مدیریت پروژه و ساخت با دروس تخصصی هم ضریب بوده و ارزشی برابر با آنها دارد. پس باید برای قبولی در این رشته زبان را جدی تر گرفت. کتاب های "زبان تخصصی برای دانشجویان معماری"، "زبان تخصصی برای دانشجویان عمران " منابع  زبان توصیه شده در این رشته هستند.

برای سایر سرفصل ها نیز منابع زیر مناسب خواهند بود:

مصالح ساختمانی:

1.       مشخصات فنی و عمومی ساختمان(نشریه 55)

2.       مبحث 9 مقررات ملی ساختمان(بتن)

3.       مبحث 5 مقررات ملی ساختمان(مصالح)

4.       تست مصالح نظام مهندسی

5.        تست مصالح آزمون های کاردانی به کارشناسی

سازه:

1.       سازه در معماری( دکتر گلابچی)

2.       درک رفتار سازه ها ( دکتر گلابچی)

3.        سیستم های ساختمانی(هنریش انگل)

4.       سیستم های ساختمانی آینده ( دکتر گلابچی)

5.       معمار+مهندس=ساختار ( دکتر گلابچی)

6.       سازه و معماری (وحید تقی یاری،حمید حسینی مردی)

7.       رفتار و طراحی سازه ساختمان های بلند(مبحث برج ها) (تالیف دکتر فریبرز ناطق نوری)

8.        آیین نامه 2800 زلزله

9.       مبحث 6 مقررات ملی ساختمان

10.   تحلیل سازه ها ( 4 فصل اول)( شاپور طاحونی)

مدیریت و تشکیلات کارگاهی:

1.       مدیریت و کنترل پروژه (حاج شیر محمدی)

2.        مدیریت و کنترل پروژه( نادری پور)

3.       مدیریت و کنترل پروژه (گلشنی)

4.       برنامه ریزی شبکه ای ( محمد تقی بانکی)

5.       روش ها و مدیریت کارهای ساختمانی( محمد تقی بانکی)

6.       مدیریت پروژه های عمرانی (امیر لطفی)

7.       شرایط عمومی پیمان

8.       مدیریت پروژه های ساختمانی(مبحث مشاجره کارفرما و پیمانکار، قرار دادها)(محمد تقی بانکی)

9.       مدیریت پروژه های ساختمانی (محمد رضا موسویان)

10.   فهرست بها ابنیه

 

سیلابس درسی کارشناسی ارشد:

1.آموزش مدیریت پروژه:

الف-نظریه های مدیریت پروژه

1-الف -خواندنی های تکلیفی

2-الف-آموزش نظری(جلسات تکلیفی)

3-الف-آموزش عملی (پروژه های تکلیفی)

ب-روش های مدیریت پروژه 1

ج--روش های مدیریت پروژه2

د-پروژه های موردی مدیریت1

ه- پروژه های موردی مدیریت2

2-آموزش تکنولوژی ساختمان:

الف-علوم ساختمانی

ب-سیستم های تاسیسات ساختمان

ج-فنون ساخت پیشرفته

3-آموزش روش های استفاده از کامپیوتر در مدیریت:

الف-ریاضیات

ب-برنامه نویسی و کاربرد کامپیوتر

ج-کامپیوتر در مدیریت پروژه

 

توانایی دانش آموختگان:

دانش آموختگان این رشته بر اساس توانایی هایی که در روند آموزش کسب می کنند می تواننددر زمینه های زیر ایفای نقش کنند:

راهبری و سرپرستی دفاتر مشاوره معماری، نظارت عمومی و عالی بر صحت انجام کار در عملیات اجرایی ساختمانی ، مدیریت و هماهنگی اجرائی پروژه های معماری (تا حد بناهای متوسط) ، همکاری با متخصصین در امور مربوط به برنامه ریزی مجتمع ها درمقیاس های متفاوت

دانشگاه ها و ظرفیت پذیرش آن ها در این رشته:

در حال حاضر دانشگاه تهران(5نفر روزانه و 2نفر شبانه)، دانشگاه تربیت مدرس (7نفر روزانه)و دانشگاه شهید بهشتی(16نفر روزانه) در این رشته اقدام به پذیرش دانشجو می کنند.

نکات پایانی:

این رشته 2گرایش دیگر تکنولوژی معماری و انرژی معماری نیز دارد. که تنها دانشگاه تهران از طریق آزمون سراسری اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد در این دو گرایش می کند. ضرایب دروس در آزمون نیز به این شرح است:

تکنولوژی معماری:

1.زبان‌ عمومی وتخصصی(با ضریب2)

‌2.ایستایی و فن ساختمان (با ضریب3)

3.مدیریت‌کارگاهی(با ضریب0)

4.موادومصالح(با ضریب0)

5.سیستمهای ساختمانی در معماری(با ضریب4)

6.طراحی فنی واجزاء ساختمان(با ضریب3)

7.تنظیم شرایط محیطی وتاسیسات ساختمان(با ضریب0)

انرژی معماری:

1.زبان‌ عمومی وتخصصی(با ضریب2)

‌2.ایستایی و فن ساختمان(با ضریب3)

3.مدیریت‌کارگاهی(با ضریب0)

4.موادومصالح(با ضریب0)

5.سیستمهای ساختمانی در معماری(با ضریب0)

6.طراحی فنی واجزاء ساختمان(با ضریب3)

7.تنظیم شرایط محیطی وتاسیسات ساختمان(با ضریب4)


 

 در کنکور86 در این رشته 3463 نفر داوطلب با هم به رقابت پرداختند و از این تعداد 66 نفر پذیرفته شده اند که 20 نفر از پذیرفته شدگان را زنان (30/30 درصد) و 46 نفر دیگر را مردان (70/69 درصد) تشکیل می دهند.

مهندسی مدیریت پروژه تلفیق علم ، هنر و فن است و به منظور آموزش برای انجام فعالیت های آماده سازی، نظارت و اجرای پروژه ، به ویژه پروژه های عمرانی طرح ریزی شده است.


ویژگی اصلی تخصص مهندسی پروژه ، ماهیت بین رشته ای آن است . این رشته تلفیقی از رشته های مهندسی عمران ، مهندسی صنایع و رشته مدیریت می باشد.تاکیدات اصلی در رشته مهندسی مدیریت پروژه بر روی تلفیق دانش و اجرا،کاربردی بودن آموزه و مدیریت صحیح پروژه های عمرانی متمرکز است.
فعالیت های در نظر گرفته شده برای مهندسین مدیریت پروژه در نظام مهندسی ساختمان،جهت تصدی پست مهندس مجری تعریف شده است و در حال حاضر این وظیفه توسط مهندسین عمران انجام می شود.
لیکن از آنجا که مهندسین عمران با مهارت های مرتبط با دانش حقوقی پروژه ها ، اصول مدیریت صحیح پروژه ها و مواردی از این دست آشنایی ندارند، رشته مهندسی مدیریت پروژه با هدف رفع خلاء موجود در فعالیت مهندسین مجری طراحی گردیده است. همچنین تسلط مهندسین مدیریت پروژه بر پایه های مهندسی عمران و صنایع و اصول مدیریتی ،ایفای نقش کارشناسان در پروژه های عمرانی را بسیار پر رنگ ساخته است.
از جمله اهداف مورد نظر در طراحی رشته مهندسی مدیریت پروژه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اعمال صحیح آئین نامه ها و مقررات مربوطه
-ارتقای کیفیت ساخت در پروژه های عمرانی
-ایمنی ، بهداشت ، بهره دهی و صرفه اقتصادی در اجرای پروژه
-مدیریت صحیح عوامل اصلی پروژه شامل هزینه ، کیفیت و زمان

توانایی های فارغ التحصیلان:

مهندسین مدیریت پروژه تخصص های مرتبط با مهندسی عمران،مهندسی صنایع و اصول مدیریت و نظارت بر اجرای پروژه های عمرانی را در دوره تحصیلی خود فرا می گیرند.لذا این کارشناسان در زمینه مهارت های کاربردی و اجرایی مرتبط با سه تخصص فوق توانمند می باشند.
از جمله مهارت های تخصصی کارشناسان این رشته می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تسلط بر دانش حقوقی پروژه ها
- تسلط بر مقررات ملی ساختمانی و آئین نامه های اجرایی
- آشنایی با امور مالی و حسابداری ویژه
- طراحی اجرایی و نظارت براجرای پروژه
- تسلط بر انجام هماهنگی بین عوامل ذیربط پروژه
- شناخت موثر از مصالح و ماشین آلات
- آشنایی با مقررات اداری مرتبط
- ایجاد دیدگاه مبتنی بر اخلاق مهندسی در اجرای پروژه
- توانایی نقشه خوانی مهندسی
- کسب دید عمیق از ایمن سازی کارگاه ساخت

یک پروژه را می­توان به صورت زیر تعریف کرد: مجموعه­ای از فعالیتها که برای دستیابی به منظور یا هدفی خاص انجام می­گیرند. پروژه­ها شامل فعالیتهایی هستند که باید در تاریخهایی معین، با هزینه­هایی معین و کیفیتی تعیین شده، اجرا بشوند. پروژه­ها ممکن است کارهایی باشند که انجام آنها در فواصل زمانی مشخصی لازم می­شود. مثلاً: بستن حسابهای کارخانه در انتهای سال مالی، تعمیرات اساسی یک پالایشگاه (Overhall) هر دو سال یک بار و همینطور ممکن است پروژه­ها شامل کارهایی باشند که فقط یک بار توسط سازمان انجام خواهند گرفت، مثل پروژه­های ساختمانی، عمرانی، توسعه سازمان، پروژه­های تحقیقاتی و یا

با توجه به آنچه که گفته شد، اموری نظیر: تشکیل یک سمینار، تالیف و یا انتشار یک کتاب، راه­اندازی یک کارخانه، تولید یک محصول جدید، اجرای یک برنامه فضایی، انجام یک عمل جراحی پیوند قلب، فراهم نمودن مقدمات و رفتن به مسافرت و هزاران امر دیگر که توسط انسان انجام می­گیرند، هر یک به خودی خود عبارت از یک پروژه می­باشند.

2 سازمان یک پروژه

برای دستیابی به هدف یا منظور یک پروژه، لازم است سازمانی برای اجرای فعالیت­های لازم تشکیل گردد. این سازمان باید دارای منابع و امکانات کافی و مناسب برای اجرای پروژه باشد. منابع و امکانات به صورت داده­ها (ورودی­ها) به سازمان وارد می­شوند. سیاستها، روشها و برنامه­های اجرای کارها نیز جزئی از داده­های ورودی به سازمان می­باشند. امور مدیریت و کنترل، عبارت از کاربرد صحیح و مناسب منابع و امکانات برای اجرای فعالیت­ها به منظور دستیابی به اهداف پروژه می­باشد. این منظور یا هدف نهایی عبارت از ستاده­های (خروجی­های) سازمان بوده و شامل عواملی است که سازمان برای دستیابی به آنها تشکیل شده و فعالیتهای لازم را با کاربرد ورودیها به اجرا درآورده است. برای داشتن امکانات لازم جهت کنترل نحوه پیشرفت کارها، و مقایسه بازده عملی سازمان با آنچه که برنامه­ریزی شده، و یا در چارچوب سیاستها و خط­مشی­ها تبیین شده است، لازم است اطلاعات مناسبی از نحوه پیشرفت کارها به مدیریت برسد. این اطلاعات می­تواند نشان دهنده عواملی نظیر تاریخهای عملی اجرای مراحل مختلف کارها، نیروی انسانی و هزینه صرف شده، کیفیت کارهای انجام شده و سایر آگاهی­هایی که می تواند مدیریت را در تصمیم­گیری برای اجرای مراحل بعدی پروژه یاری نماید باشد.

برای اینکه چنین اطلاعاتی، به طور مرتب و به شکلی مناسب به مدیریت برسد، تشکیل یک سیستم اطلاعات بازتابی، به عنوان بخشی از سازمان پروژه، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می­باشد. سیستم اطلاعات بازتابی، با برقراری یک کانال ارتباطی بین ستاده­ها (خروجی­ها) و مدیریت، به طور مستمر، اطلاعات لازم را از ستاده­ها برداشت نموده و به مسئولین اجرای پروژه بازتاب میدهد.

مدیریت پروژه می­تواند با تجزیه و تحلیل اطلاعات بازتابی، پیشرفت کارها و نحوه کاربرد امکانات و منابع را کنترل نموده و در موارد لازم، نسبت به ایجاد تغییراتی جهت تصحیح و بهسازی سیاستها، روشها و برنامه­ها اقدام نماید و یا در خصوصیات سایر منابع و امکانات، تغییراتی به وجود آورد. بدیهیست ایجاد تغییرات در داده­ها، یک کار مستمر و الزامی نبوده و در صورتی که قبل از اجرای پروژه­ها، برنامه­ریزی­ها با دقت کافی انجام گرفته باشند، ممکن است انجام تغییرات در داده­ها، در میزانی اندک، قابل اغماض باشد.

3- دوره زمانی یک پروژه از آغاز تا پایان

دوره زمانی یک پروژه را از لحظه­ای که موضوع اجرای آن، به صورت یک نظریه، در فکر پایه­گذاری می­شود تا آن لحظه که پروژه تکمیل شده و هدف نهایی آن حاصل می­گردد، می­توان به چند مرحله متمایز تقسیم نمود. تقسیم­بندی دوره زمانی یک پروژه به مراحل مختلف، عموماً بستگی به نوع و طبیعت پروژه­هایی که برنامه­ریزی می­شوند نداشته و این تقسیم­بندی معمولاً بر اساس نوع و خصوصیات فعالیت­های لازم در هر یک از مراحل اجرای پروژه انجام می­گیرد.

به طور عام در هر پروژه، چهار مرحله (فاز) متفاوت و متمایز، قابل تعریف می­باشد. این چهار مرحله عبارتند از:

مرحله 1- مرحله نظری

مرحله 2- مرحله طرح و برنامه­ریزی

مرحله 3- مرحله اجرا

مرحله 4- مرحله پایانی (اختتام)

طول مستطیل­ها نشان دهنده زمانهای نسبی برای اجرای فاز­های پروژه می­باشد. طول مستطیل­ها در مواردی می­تواند نشانگر سایر عوامل، نظیر بودجه یا نیروی انسانی برای اجرای مراحل مختلف باشد. بدیهی است که زمانهای لازم در فازهای مختلف یک پروژه، بستگی به طبیعت و خصوصیات پروژه دارد. هر یک از مراحل پروژه، اندکی زودتر از تکمیل فاز پیشین خود آغاز شده­اند. در ادامه، هر یک از چهار مرحله (فاز) پروژه، توضیح داده می­شوند.

مرحله نظری

نقطه آغازین یک پروژه، با هر طبیعت و خصوصیتی که باشد، عبارت از یک نظریه یا فکر و یا خواسته است که توسط یک شخص یا یک گروه از اشخاص، یا یک موسسه و سازمان ایجاد می­شود. در موارد زیادی این فکر توسط صاحب پروژه، یعنی کسی که تصمیم دارد برای اجرای پروژه سرمایه­گذاری نماید ابداع می­شود. در مواردی نیز ممکن است سازمانها و موسساتی که خود سرمایه و امکانات کافی برای اجرا ندارند، و یا سرمایه­گذاری در زمینه مورد نظر را شخصاً به صلاح نمی­دانند، نظریه را به اشخاص واجد شرایط و امکانات پیشنهاد نمایند. (مشاورین اقتصادی و موسسات صنعتی بین­المللی، در موارد بسیاری چنین پیشنهاداتی را به سرمایه­گذاران داخلی در کشورها ارائه نموده­اند). این نظریات به هر صورت که به وجود آمده باشند، باید قبل از برنامه­ریزی برای اجرا، از نظر امکان­پذیر بودن و اقتصادی بودن مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گیرند. در صورتی که نتیجه چنین مطالعاتی نشانگر این امر باشد که اجرای پروژه با در نظر گرفتن همگی شرایط محلی، نظیر اوضاع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امکان­پذیر بوده و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه می­باشد، آنگاه انواع گزینه­های ممکن برای اجرای پروژه، طراحی و تبیین شده و هر یک از این گزینه­ها مورد ارزیابی قرار می­گیرند. (بدیهیست فعالیتهای اولیه طراحی در این فاز، برای نشان دادن چارچوب کلی گزینه­ها بوده و شامل جزئیات نمی­باشد). با انتخاب گزینه بهینه، که معمولاً در آن عواملی کلی نظیر ظرفیت و محل مشخص شده­اند، طراحی پروژه یا جزئیاتی نسبتاً بیشتر (ولی نه به آن میزان جزئیات که برای اجرا کافی باشد) آغاز شده و در پیرو آن، عوامل هزینه، زمان و حجم منابع لازم، نظیر نیروی انسانی (در سطوح مختلف مهارتها و تخصص­ها) و تجهیزات، برآورد می­شوند. چنین برآوردهایی معمولاً با تفکیک فازهای باقیمانده پروژه (فازهای برنامه­ریزی، اجرا و پایانی) به عمل می­آیند.

برای تشریح بهتر، یک پروژه ساختمانی را مورد نظر قرار می­دهیم. چنین پروژه­ای، ممکن است مربوط به یک سازمان دولتی، یک موسسه خصوصی و یا یک شخص حقیقی باشد. در هر یک از این شرایط، رد فاز نظری باید روشهای تقریباً یکسانی برای اجرای این پروژه دنبال شوند.

صاحب کار، نظرات و خواسته­های خود را برای مشاور طرح توضیح می­دهد. وظیفه مشاور، آن است که نظرات و خواسته­های صاحب کار را به طور دقیق، دریافت و امکانات ایجاد طرحی برای برآورد خواسته­های صاحب کار را مورد بررسی دقیق قرار دهد. در صورتی که شرایط لازم برای اجرای طرح وجود داشته و اجرای طرح از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشد، همانگونه که گفته شد، مشاور گزینه­های مختلف برای اجرای پروژه را طراحی نموده و نکات مثبت و منفی هر یک از گزینه­ها را جهت صاحب کار مشخص می­نماید. طرحهایی که در این مقطع توسط مهندس مشاور تهیه می­شوند، همانگونه که بیان شد، دارای جزئیات کاملی به آن میزان که بتوان با استفاده از نقشه­های تهیه شده، ساختمان را بنا نمود، نمی­باشند. اطلاعاتی که در این مرحله از نقشه­ها قابل برداشت هستند، معمولاً در حدودی از جزئیات هستند که بتوانند پروژه را بخوبی تعریف نموده و حجم کارها و سطح منابع لازم را نشان دهند. در مورد پروژه ساختمانی مورد مثال، این اطلاعات می­توانند شامل مطالب زیر باشند:

- تعیین محل اجرای پروژه

- حجم کارها (سطح زیربنا، تعداد طبقات، )

- نوع اسکلت (فلزی، بتون مسلح، )

- انواع سرویسهای تاسیساتی (روش تامین حرارت یا برودت، آب آشامیدنی، فاضلاب، برق، )

- برآورد منابع مالی، نیروی انسانی، مواد و مصالح و تجهیزات لازم

- برنامه زمان­بندی مقاطع مختلف اجرای کار

صاحب کار با در دست داشتن اطلاعات فوق و همچنین با سنجش امتیازات یا اشکالات مربوط به گزینه­های مختلفی که توسط مهندس مشاور ارائه شده، گزینه­ای را که جمعاً دارای امتیازات بیشتری باشد انتخاب می­نماید. با این انتخاب، فعالیت­های مربوط به فاز اول پروژه پایان یافته و پروژه برای شروع فعالیت­های فاز دوم آماده شده است.

بدیهیست در فاز دوم که مربوط به طراحی دقیق­تر و تعیین برنامه­بندی زمانی و برآورد حجم منابع لازم به صورتی دقیق می­باشد، تغییراتی در آنچه که در فاز اول تهیه شده است داده خواهد شد، ولی چهارچوب اصلی طرح به همان حالت که در فاز اول تهیه شده و مورد موافقت نهایی قرار گرفته است، باقی خواهد ماند.

به طور خلاصه، در فاز نظری به سئوالات زیر پاسخ داده می­شود:

الف) آیا نظریه ارزش اجرایی دارد؟

ب) در صورتی که جواب الف مثبت است، چه گزینه­هایی برای اجرا، مناسب و منطقی به نظر می­رسند.

ج) گزینه بهینه از بین گزینه­های مناسب و منطقی، کدام است؟

مهندس مشاوری که برای اجرای وظایف فاز اول انتخاب می­شود، ممکن است خود وابسته و در استخدام دائمی سازمان صاحب کار باشد. چنین حالتی در موسسات بزرگ که در داخل سازمان خود قسمتی با نام دفتر فنی یا دفتر طرح و مهندسی، و یا با نامهای مشابه دیگر دارند، به چشم می خورد در بسیاری از موارد نیز ممکن است صاحب کار دارای چنین تشکیلاتی نباشد، و یا اگر دارای چنین تشکیلاتی هست، حجم کار بیش از آن باشد که توسط افراد خود سازمان قابل انجام باشد. در چنین شرایطی، کار مشاوره به صورت قرارداد به موسسات مهندسی مشاور واگذار می شود.

باید توجه داشت که در بسیاری از کشورها، قوانین و مقررات بخصوصی از سوی دولت برای اجرای صحیح و دقیق مراتب مرحله یکم پروژه­ها تدوین شده است. در اغلب موارد، پروژه­های دولتی وقتی قابل بررسی برای تامین اعتبار و بودجه هستند که فاز اول طرح، اجرا شده و گزارش دقیقی بر اساس مطالعات به عمل آمده، ارائه شده باشد. قابل ذکر است که با وجود اهمیت خاصی که فاز اول پروژه­ها برای اجرای دقیق و صحیح آنها در فاز­های بعدی دارد، در بسیاری از موارد، توجه کافی به این مرحله از پروژه نشده و دقت و بودجه کافی برای آن در نظر گرفته نمی­شود. به همین سبب، تعداد بسیار زیادی از پروژه­ها را می­توان نام برد که به علت عدم اجرای دقیق و صحیح فاز اول، در مراحل بعدی با اشکالات مالی و تجهیزاتی مواجه شده­اند.

مرحله طرح و برنامه­ریزی

در این مرحله، امور مربوط به پروژه از نظر سازمان و تشکیلات با مرحله یکم تشابه زیادی دارد، ولی همانگونه که گفته شد، امور طراحی و برنامه­ریزی با دقت بیشتری اجرا شده و دارای جزئیات کاملتری می­باشند.

در این مرحله اطلاعات بین فعالیتهای مختلف رفت و برگشت نموده و با بهره­گیری از این مبادله اطلاعات، سعی می­شود جزئیات لازم مدنظر قرار گرفته و در نقشه­ها و گزارشات منعکس شوند. در حین اجرای فعالیت­های این مرحله، در مقاطعی دریافت و موافقت صاحب کار ضروری می­شود. قابل توجه است که در این مرحله، نقشه­ها در سه سری تهیه می­شوند. نقشه­های سری اول ، عمدتاً نشان دهنده مشخصه­هایی از طرح که در فاز یکم تایید شده­اند می­باشند. نقشه­های سری دوم که در شکل نقشه­های کامل نامیده شده­اند، بر اساس نقشه­های ساده سری اول، ولی با جزئیات کاملتری تهیه شده­اند. با این حال، هنوز دارای آن مقدار از جزئیات نیستند که پیمانکار بتواند براحتی با مراجعه به این نقشه­ها کلیه عملیات ساخت را اجرا نماید. به عنوان مثال در یک پروژه ساختمانی، نقشه­های کامل شامل نقشه­های معماری، ساختمانی، تاسیسات حرارتی و برودتی، آب، فاضلاب، برق­رسانی، روشنایی، مخابرات، دفع آب باران در محوطه و می­باشند. برای اینکه میزان جزئیات نقشه­ها مشخص شود، باید گفت: که مثلاً در نقشه­های معماری سری دوم، ابعاد و موقعیت اطاقها،َ کریدورها، راه­پله­ها، درب و پنجره­ها، و شکل کامل نماهای مختلف ساختمان مشخص شده­اند. همچنین در نقشه­های تاسیسات حرارتی و برودتی، به عنوان مثال، ابعاد کانالهای انتقال هوا و محل نصب کانالها در داخل سقفهای کاذب مشخص گردیده­اند. حال برای ساخت درب و پنجره، علاوه بر ابعاد اصلی، لازم است نوع و اندازه پروفیلهای فلزی که در ساخت درب و پنجره به کار می­روند، نیز مشخص باشد، یا برای ساخت کانالهای انتقال هوا، لازم است نوع اتصال (درز) که برای به هم پیوستن دو قطعه کانال در نظر گرفته شده است نیز مشخص شود. چنین جزئیاتی معمولاً در نقشه­های سری دوم وجود ندارند. این جزئیات در سری سوم نقشه­های طرح که نقشه­های اجرایی (یا کارگاهی) نامیده می­شوند قابل ارائه می­باشند.

تخمین دقیق مقادیر کار و مصالح و در پیرو آن، تهیه سیاستها و روشهای مناسب برای قراردادهای اجرایی (سیاستهای پیمان) همراه با دریافت موافقت صاحب کار، از وظایف مهندس مشاور در این مرحله از طرح می­باشد. در همین مرحله، لازم است برنامه زمان­بندی شده دقیقی برای فعالیتهای اجرایی تهیه شود. در بسیاری از قوانین مربوط به پیمان پروژه­های دولتی، وجود برنامه­های زمان­بندی برای اجرای پروژه­ها، جزء لازم اسناد پیمان بوده و بدون آنها اسناد پیمان، کامل شده تلقی نمی­شوند. با تهیه شدن اسناد پیمان (شامل نقشه­های کامل، برآوردها، برنامه­های زمان­بندی برای اجرا، ) و تعیین پیمانکار (یا پیمانکاران) بر اساس ضوابط و مقررات وضع شده در پروژه (و با در نظر گرفتن مقررات و محدودیتهای دولتی)، بخش عمده فعالیتهای فاز دوم، عملی شده و مشاور خود را برای اجرای وظایف فاز سوم، که در آن باید به امور نظارت و کنترل بر نحوه اجرا بپردازد، آماده می­سازد. در همین مرحله، امور مربوط به تهیه نقشه­های اجرایی (نقشه­های کارگاهی) نیز توسط مشاور دنبال می­شوند و در مواردی، کار تهیه این نقشه­ها در فاز سوم پروژه نیز ادامه یافته و به ترتیبی که این نقشه­ها در فاز سوم پروژه جهت آگاهی از جزئیات نحوه اجرا برای پیمانکار لازم می­شوند، تهیه و در اختیارش قرار می­گیرند.

از نکات مهم در این مرحله، آن است که طراح، باید همراه و هماهنگ با طرح هسته اصلی سیستم، امکانات پشتیبانی لازم برای سیستم را نیز طراحی نماید.به عنوان مثال در صورتیکه پروژه مربوط به طراحی و ساخت یک مرکز صنعتی و تولیدی می­باشد، لازم است توام با طراحی کارخانه و ماشین­آلات تولیدی، امکانات لازم برای نگهداری و تعمیرات کارخانه نیز طرح شده و مثلاً نقشه­های کارگاههای تعمیرات و ماشین­آلات لازم در این کارگاهها نیز طراحی شوند. (بدیهیست که چنین امری اختصاص به یک کارخانه نداشته و برای هر سیستمی، وجود امکانات پشتیبانی در همان لحظات اول شروع بهره­برداری از سیستم، لازم خواهد بود.

مرحله اجرا

در انتهای فاز دوم پروژه، تقریباً همه فعالیتهایی که لازم است در اجرا عملی بشوند، مشخص شده و شیوه­ها و برنامه­های زمان­بندی برای اجرای فعالیتها تعریف شده­اند. در فاز سوم، هدف این می­باشد که پیشرفت کارهای پروژه، مطابق با برنامه­ها و اصول و کیفیت­های تعیین شده در فاز دوم به مرحله عمل می­آیند. مسلم است که در این فاز، سازمان اجرایی بمراتب بزرگتر از سازمانهایی که در فازهای قبلی پروژه فعالیت داشتند خواهد بود.

هزینه­های صرف شده برای اجرای فعالیتها نیز به مراتب بیش از هزینه­های مراحل قبلی پروژه می­باشد. در این فاز، همانگونه که اشاره شد، عامل کنترل دارای نقش اساسی بوده و لازم است با برداشت اطلاعات و آمار مناسب از نحوه پیشرفت کارها و مقایسه مشخصه­های مختلف کارهای اجرا شده با آنچه که برنامه­ریزی شده روند پیشرفت کارها و صرف هزینه و سایر منابع را کنترل نمود. تهیه مواد و مصالح، تامین تجهیزات، استخدام نیروی کار متخصص در امور فنی، مالی، پرسنلی و ، از وظایف اولیه مورد لزوم در این مرحله می­باشند. در بسیاری از موارد، ممکن است مجموعه کارهایی که پیمانکار اجرای آنها را برعهده گرفته است، در حجمی بیشتر از یا دارای طبیعتی متفاوت با کارهایی باشد که پیمانکار بتواند با کادری که دائم در اختیار دارد از عهده اجرای آنها برآید. در این صورت، پیمانکار اقدام به بستن پیمانهای دست دوم با سایر پیمانکاران خواهد نمود تا آنها با کاربرد تخصص­ها یا تجهیزات و امکانات بهتری که در اختیار دارند اجرای گروهی از فعالیتها را برعهده بگیرند. برای بستن پیمانهای دست دوم، لازم است موافقت صاحب کار جلب شود.

واضح است که در حین اجرای کار، علیرغم دقت نظری که در تهیه طرحها و برنامه­ها در فاز دوم، به عمل آمده است، ایجاد تغییراتی در طرح، غیر قابل اجتناب می­باشد.

پیمانکار در مراحل اجرای کار، به طور مستمر، با مشاوری که در فاز امور نظارت و کنترل را برعهده دارد تبادل نظر نموده و در مواردی که ایجاد تغییرات و تصمیماتی در طرح ضروری باشد، با موافقت مشاور در این موارد اقدام خواهد نمود. در چنین شرایطی نقشه­های نشان دهنده حالت عملی اجرای فعالیت­ها توسط پیمانکار تهیه خواهند گردید.

مرحله پایانی (اختتام)

مرحله پایانی پروژه­ها را می توان به خودی خود یک پروژه نامید. در این مرحله لازم است کارها به صورتی برنامه­ریزی شوند که براحتی قابل قبول به وسیله دستگاه نظارت و قابل تحویل به صاحب کار باشند. بدیهیست چنین شرایطی بستگی کامل به نحوه اجرای فعالیتها در طول فاز اجرایی دارد ولی در اغلب موارد مشاهده شده است که در مرحله پایانی و تحویل پروژه ، پیچیدگی مسائل بین پیمانکار، دستگاه نظارت و صاحب کار، به حد اعلای خود رسیده و کار تحویل موقت و آغاز بهره­برداری از سیستم را به تعویق انداخته است. چنین شرایطی باعث خواهد شد که سرمایه به کار گرفته شده برای مدتی بدون استفاده مانده و از سوی دیگر، پیمانکار نیز به علت درگیری و وابستگی به پروژه نتواند از منابع و امکانات خود در سایر پروژه­ها استفاده نماید. در مراحل پایان فاز سوم (فاز اجرایی) معمولاً‌کاربرد نیروی انسانی و تجهیزات روند کاهشی داشته و بنابراین برعهده پیمانکار است که در این مراحل،‌با برنامه­ای دقیق و حساب شده، پرسنل و تجهیزات خود را که در پروژه کاربرد ندارند به کاری دیگر بگمارد، یا به کار افرادی که به صورت موقت برای این پروژه استخدام شده­اند و کار جدیدی برای آنها در نظر ندارد خاتمه داده، با آنها تسویه حساب نماید. رعایت صحیح مقررات دولتی و حل و فصل مسائل با اتحادیه­های کارگری از وظایف مشکل، ولی غیرقابل اجتنابی است که پیمانکار با آن مواجه خواهد بود. در اواخر فاز سوم و شروع فاز پایانی، روحیه افراد شاغل در پروژه به دلیل نگرانی در مورد از دست دادن شغل و بیکار ماندن بمراتب ضعیفتر از دوره­های آغاز فاز اجرا می­باشد. پیمانکار باید این مسائل را در نظر داشته و با دقت و سنجش جنبه­های مختلف امور پرسنلی به حل آنها بپردازد.

در مرحله پایانی پروژه، تهیه گزارشات و یادداشت­های دقیق از نحوه اجرای کارها، باعث خواهد شد که پیمانکار، برای شرکت در مناقصات جدید، و برای اجرای پروژه­های جدید، منابع اطلاعاتی با ارزشی در اختیار داشته باشد.

در پایان این بحث، می­توان به طور خلاصه گفت: که دقت در اجرای وظایف در مرحله چهارم و برنامه­ریزی صحیح برای تحویل هر چه سریعتر پرو‍ژه، علاوه بر آنکه از نظر اقتصادی به نفع صاحب کار و پیمانکار می­باشد از نظر کسب اعتبار برای شرکت پیمانکاری و فراهم آوردن زمینه­های مناسب در دریافت پروژه­های جدید نیز دارای نقش و اهمیت قابل توجهی می­باشد.

وظایف مدیریت پروژه

وظایف اصلی مدیریت پروژه را می توان ایجاد هماهنگی لازم در اجرای فعالیت­ها برای کاربرد مناسب منابع و امکانات به منظور رسیدن به هدف نهایی پروژه دانست.

در ایجاد این هماهنگی الزاماً محدودیت­های زمانی، بودجه، نیروی انسانی، تجهیزات، مواد و سایر منابع و امکانات، همچنین محدودیت­های مربوط به کیفیت کارهای قابل اجرا و روشهای اجرای آنها، قوانین و مقررات حاکم بر محیط و بسیاری از محدودیت­های دیگر که به نوعی با فازهای مختلف پرو‍ژه ارتباط خواهند داشت مورد نظر قرار می­گیرند.

برای انجام وظایف، مدیر احتیاج به برنامه­ریزی، سازماندهی،‌ رهبری و کنترل خواهد داشت. دو موضوع اصلی که باید مدنظر بوده و پاسخی برای آنها تهیه شود عبارتند از:

1- مقادیر (کمیتها) را چگونه باید تعیین نمود؟

2- آیا از منابع و امکانات به صورتی کارآ و موثر استفاده می­شود؟

برای پاسخگویی به سئوال اول می­توان از تکنیک­های مختلف برنامه­ریزی و برنامه­بندی زمانی، روشهای تعیین سطح منابع و همچنین از روشهای موازنه زمان و هزینه استفاده نمود. سئوال دوم با کاربرد اطلاعات بازتابی در حین اجرای پروژه و کنترل روند اجرای فعالیتها قابل پاسخگویی خواهد بود.

بدیهیست عملیات برنامه­ریزی و برنامه­بندی زمانی مربوط به قبل از شروع عملیات اجرایی بوده ولی فعالیتهای کنترل همراه با عملیات اجرایی ادامه می­یابند. در برنامه­ریزی و برنامه­زمانی، پارامترهای زمان، هزینه و سایر منابع و امکانات لازم به نحوی تعیین می­شوند که بتوان پروژه را به اقتصادی­ترین صورت ممکن اجرا نمود.امور کنترل به این منظور اعمال می شوند که کارهای اجرایی مطابق آنچه که برنامه ریزی و برنامه­بندی شده­اند انجام شوند. بنابراین، به منظور فراهم شدن امکانات لازم جهت کنترل، لازم است در ساختار سیستم­های مدیریت پروژه­ها، شرایط و وسایل لازم برای دریافت اطلاعات بازتابی فراهم شده باشند.

سیستم­های اطلاعات بازتابی، آگاهیهای لازم را از فعالیت­های اجرایی دریافت و با برنامه­هایی که در مرحله قبل از اجرا تهیه شده­اند مورد مقایسه قرار داده و تجزیه و تحلیل می­کنند. نتایج این مقایسه به طور مستمر به سطوح مختلف مدیریت گزارش می­شوند. بدیهی است کسی که در راس سازمان قرار دارد، به دلیل محدودیت وقت و اشتغال به سایر امور اجرایی نمی­تواند مستقیماً دریافت کننده همگی اطلاعاتی باشد که از طریق سیستم اطلاعات بازتابی به مدیریت گزارش می­شوند،‌ بنابراین: لازم است نوع اطلاعاتی که باید به مدیر و یا به سایر سطوح مدیریت در سازمان گزارش شوند، قبلاً مشخص شده باشد، تا مسیر جریان اطلاعات حالت ثابت و تعیین شده­ای داشته و از تداخل وظایف و مسئولیتها جلوگیری شود. قابل ذکر است که اطلاعات دریافت شده در سطوح مختلف مدیریت، ممکن است برحسب لزوم ، به سایر سطوح گزارش شوند و یا در جلسات عمومی به صورت گروهی مورد بحث و تحلیل قرار گیرند.

اطلاعاتی که از روند عملی پیشرفت کارها جمع­آوری شده و با مقادیر برنامه­ریزی شده مورد سنجش و مقایسه قرار می­گیرند، ممکن است شامل اطلاعات مالی از نحوه صرف بودجه و یا تاریخهای اجرای امور مختلف پروژه باشند.

مدیریت با بهره­گیری از نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات، در مورد نحوه پیشبرد فعالیت­ها تصمیم­گیری نموده، و این تصمیم­ها و راهنمایی­ها به امور اجرایی پرو‍ژه منتقل می­شوند ممکن است در مواردی نیز، نتیجه این تصمیم­گیری­ها ، ایجاد تغییرات و تصحیحاتی در برنامه­های تعیین شده باشد.

با پیشرفت زمان تقریباً انواع فعالیتهای ساخت و تولید ویا فعالیت­های پژوهشی و علمی، در مقایسه با گذشته، در حجمی وسیع­تر و با پیچیدگی بیشتری تحت پروژه­هایی به مرحله اجرا درمی­آیند، پروژه­هایی که محتاج به صدها و هزارها فعالیت می­باشند، و در اجرای آنها درصد قابل توجهی از بودجه یک کشور صرف می­شوند، برای برنامه­ریزی چنین پروژه­هایی ، مسلماً‌ کاربرد روشهای علمی برنامه­ریزی امری ضروری می­باشد. لازم به توضیح است که در اغلب موارد که موضوع برنامه­ریزی یک پروژه مطرح می­شود، فقط برنامه­ریزی فعالیتهای فاز اجرایی که شامل امور ساخت و تولید هستند مورد توجه مسئولین پروژه قرار می­گیرد،‌ولی فعالیت­های لازم در سایر فازهای پروژه نیز به نوبه خود دارای آن مقدار پیچیدگی و حجم هستند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد