قال رسول الله صلى الله علیه و آله:«احد جبل یحبنا و نحبه.»
در ناحیه شمالى مدینه رشته کوهى به طول تقریبى شش کیلومتر از شرق به غرب کشیده شده که به دلیل جدایى آن از دیگر رشته کوهها،«احد»خوانده مىشود.این کوه خاطره یکى از مهمترین جنگهاى صدر اسلام را در سینه دارد;غزوهاى که بسیار دردناک بوده و صحنههاى عبرت انگیزى از خود بر جاى گذاشته است.در این غزوه بود که عده نسبتا زیادى از اصحاب رسول خدا-ص-به دلیل بى توجهى جمعى از مسلمانان به اوامر آن حضرت،به شهادت رسیدند.
پس از آن که مشرکان در غزوه بدر دچار شکستسختشدند، تصمیم گرفتند تا در سال بعد از آن;یعنى سال سوم هجرت،بار دیگر به جنگ با مسلمانان روند.آنها یک سال نیروهاى خود را آماده کردند و پس از آن به مدینه تاختند.آنان در شمال مدینه مستقر شدند و رسول خدا-ص-با جمعیتى نزدیک به هفتصد تن در برابر آنان قرار گرفت.کوه کوچک عینین که نام دیگرش رمات است،در پشتسر مسلمانان قرار داشت.پیامبر-ص-پنجاه تن از تیراندازان خود را بالاى آن کوه گماشت تا از پشتسر حملهاى به مسلمانان صورت نگیرد.پس از نخستین درگیرى و آشکار شدن علائم پیروزى مسلمانان و گریز مشرکان،چهل تن از تیر اندازان به پایین کوه رمات سرازیر شدند و اصرار فرمانده خویش را دایر بر ماندن سر جاى خود نپذیرفتند.سر انجام،سپاه قریش کوه را دور زدند و بر سر مسلمانان غفلت زده ریختند. گروهى از مسلمانان صحنه را ترک کردند و جمعى در حدود هفتاد نفر به شهادت رسیدند و رسول خدا-ص-با تنى چند از یاران از دامنه کوه احد بالا رفتند.مشرکان که به گمان خود رسول خدا-ص-را کشته بودند،جنگ را خاتمه یافته تلقى کردند و به مثله کردن شهدا پرداختند.از جمله شهدا،حمزة بن عبد المطلب عموى پیامبر بود که به تحریک هند همسر ابو سفیان توسط وحشى به شهادت رسید و به دست هند مثله شد.
در پایان آن روز،جنگ خاتمه یافت و مشرکان منطقه را ترک کردند.
نکته مهم براى زائران شهر مدینه،توجه به رخداد مهم جنگ احد و عبرت آموزى از این نبرد خونین در صدر اسلام است.براى دیدار کننده از منطقه احد،پرسش اساسى این است که جنگ در کدام ناحیه رخ داده است؟و پرسش دیگر آن است که اگر مکه در جنوب مدینه قرار دارد چرا جنگ در شمال مدینه واقع شده نه در جنوب آن که مدخل ورودى راه مکه به درون شهر مدینه است؟
نخست باید دانست که شهر مدینه در محاصره نعل گونه سنگلاخها(حرهها)و کوههاى کوچک و بزرگ قرار داشته و تنها در بخش میان کوه احد در شمال شرق و کوه سلع در غرب زمین مسطح و هموار براى آمد و شد کاروان و لشکر به مدینه است.در گذشته،در جنوب مدینه،یعنى منطقه قبا،تنها مسافران اندک و بدون وسائل مىتوانستند داخل و خارج شوند.
به همین دلیل است که هر دو بار که مشرکان در جنگ احد و خندق به مدینه یورش آوردند، از شمال و از حد فاصل کوه احد و کوه سلع وارد منطقه مدینه مىشد.
در جنگ احد مشرکان،از این حد فاصل گذشتند و در زمین هموار و کشاورزى بزرگ جرف;حد فاصل احد تا سلع و بیشتر در بخش غربى تا شرقى،مستقر شدند.رسول خدا-ص-همراه سپاه خود از مدینه خارج شد و راه مستقیمى را از خیابان ابا ذر و سپس راه سید الشهداى فعلى به سمت کوه احد در پیش گرفت.آن حضرت تا دامنه احد پیش آمد و از غرب کوه کوچک رمات،آن را دور زد و در حالى که پشتشان به کوه احد بود و سمت چپشان کوه رمات قرار داشت مستقر شدند.این در حالى بود که روى دشمن به کوه احد و پشتشان آنها به شهر مدینه بود.در میان میدانى وسیع در شرق کوه رمات یا عینین مستقر بودند که اکنون بخشى راه و بخشى محل توقف اتومبیلها و بخشى نخلستان و بناست،آن محور،محل اصلى جنگ میان مسلمانان و مشرکان بود.
با چنین آرایشى،سپاه اسلام از پشتسر کوه احد را داشتند که پناهگاه مناسبى بود.در سمت غرب(چپ)آنان کوه رمات بود.میان کوه رمات و احد،فاصلهاى وجود داشت که اکنون مسجد حمزه و زمینهاى اطراف آن تا دامنه احد است.این منطقه مىتوانست مورد استفاده دشمن قرار گیرد.بویژه که محل استقرار لشکر همین نقطه بود و سپاهیان قدرى جلوتر مشغول جنگ بودند.
رسول خدا-ص-براى آن که کاملا از پشتسر ایمن باشد،پنجاه نفر را روى کوه رمات گماردند تا مراقب حمله دشمن باشند.آنها روى رمات ایستاده و جنوب و غرب خود را کنترل مىکردند.در فاصله درگیرى چندین بار شمارى از لشکر دشمن به رهبرى خالد بن ولید و عکرمه،خواستند تا رمات را دور زده و از پشتسر به دامنه احد نفوذ کنند و از پشت به مسلمانان هجوم آورند که هر بار محافظان کوه رمات آنها را با تیر هدف قرار مىدادند.
زمانى که دشمن در میدان جنگ شکستخورد،چهل تن از میان این پنجاه نفر کار جنگ را تمام شده پنداشتند و محل ماموریتخود را ترک کردند.آنها از غرب کوه رمات پایین آمده، وارد میدان جنگ شدند تا قبل از پایان یافتن غنائم،سهمى براى خود بر دارند.در این هنگام خالد که از دور رمات را مىنگریست،متوجه خالى شدن آن از محافظان گردید و برق آسا حمله خود را با شمارى اسب سوار آغاز کرد.این بار ده نفر باقى مانده نتوانستند آنها را متوقف کنند.دشمن به آنها رسید و آنان را از پاى در آورد و به مسلمانان متفرق که هر یک در گوشهاى مشغول جمع آورى غنیمت بودند یورش برد و فاجعه از همین جا آغاز شد.
در این درگیرى گروهى به شهادت رسیدند و بقیه هر یک به سویى رفتند.رسول خدا-ص-همراه امام على-ع-و شمارى از یاران،وارد وادى پشتسر خود در درون کوه احد شدند.آنها در این وادى پانصد تا هفتصد متر راه را طى کردند و پس از آن از کوه بالا رفتند. پس از خاتمه تهدید دشمن،حضرت در پایین کوه در کنار وادى،نماز ظهر و عصر را اقامه کردند که اکنون به جاى آن خرابه مسجد فسح قرار دارد.
تطبیق این توضیحات را بر روى نقشهاى که ضمیمه کتاب شده است بهتر مىتوان دریافت.
مسلمانان به دفن شهداى این غزوه پرداختند و به یاد آنان،مقبرهاى در دامنه کوه احد ایجاد شد که همیشه مورد احترام مسلمانان بوده است و بهترین عزیزان اسلام;از مهاجر و انصار در آنجا دفن شدهاند.حمزه و دو تن از دیگر شهدا در یک قسمت،و دیگر شهیدان در فاصله 25 مترى آنها مدفون شدهاند.
علاقه و علقه مسلمانان با کوه احد،آن اندازه بود که رسول خدا-ص-فرمود:احد،کوهى است که ما را دوست دارد و ما نیز آن را دوست داریم.
یکى از شهدا در جنگ احد،حمزة بن عبد المطلب بود.او زمانى به رسول خدا-ص-ایمان آورد که حضرت تحت فشار مشرکان و اهانت و تمسخر آنان در مکه بود.حمزه با شهامت در برابر مشرکان ایستاد و اهانت به رسول خدا-ص-را اهانت به خود تلقى کرد.آن عزیز به مدینه هجرت کرد و فرماندهى اولین نیروهاى مهاجم به مشرکان را بر عهده داشت.در جنگ بدر گروه بسیارى از مشرکان را به هلاکت رساند;به گونهاى که هند،همسر ابو سفیان،کینه وى را به دل گرفت و وحشى را واداشت تا در احد به کمین حمزه نشیند و در موقع مناسب با نیزه وى را به شهادت برساند،و او نیز چنین کرد.آنگاه هند بر سر جنازه حمزه آمد و شکم او را پاره کرد و خواست از جگر حمزه بخورد که در دهانش سنگ شد. رسول خدا-ص-در شهادت حمزه،که از چهرههاى شاخص اصحاب بود،بسیار غمگین شد و به او لقب«سید الشهدا»داد.
تا چند دهه قبل،مقبره حمزه قبهاى داشت که مسلمانان زائر به زیارت آن مىشتافتند;اما دولتسعودى بر اساس معتقدات خود این قبه را ویران ساخت و اکنون اطراف مقبره حمزه، دیوارى سیمانى با در و پنجره کشیده شده و راهى به درون آن براى زائران نیست.
حسام السلطنه در بیش از صد سال پیش نوشته است:اول وارد بقعه حمزه سید الشهدا شدیم،دهلیزى داشت،از آنجا داخل صحن شدیم.بقعه مبارکه در سمتیسار(چپ)درب صحن واقع است و شبیه به دو تالار تو در تو است که یک شاهنشین در وسط داشته باشد.ضریح مبارک در بقعه اول است و از دو طرف شاهنشین،راهى به طرف بقعه دوم است. (1)
یکى دیگر از شهداى احد مصعب بن عمیر است.او با این که از اشراف زادههاى مکه بود،به سوى اسلام شتافت و با وجود همه فشارها و آزارها،رسول خدا-ص-و اسلام را تنها نگذاشت.
آنگاه که نخستین مسلمانان یثرب،در سال دوازدهم با رسول خدا-ص-بیعت کردند،آن حضرت مصعب را به عنوان مبلغ اسلام همراه آنان به یثرب فرستاد و او توانست گروه بسیارى از مردم یثرب را دعوت به اسلام کند.مهمترین ابزار وى قرآن بود و از همین جاست که گفتهاند:«فتحت المدینة بالقرآن»(مدینه با قرآن فتح شد).
قد و قامت مصعب همانند رسول خدا-ص-بود و زمانى که به شهادت رسید،قاتل وى گمان کرد رسول خدا-ص-را کشته است!و از همین رو فریاد زد که محمد را کشته است.همین امر سبب شد تا برخى از مسلمانان از صحنه جنگ بگریزند.آنگاه خداوند به آنها فرمود:
«محمد رسولى همچون رسولان پیشین است;آیا اگر بمیرد یا کشته شود،شما به جاهلیت باز مىگردید؟»
حنظله،راد مردى که شب نبرد به کابین ازدواج گام نهاده بود،شب را کنار همسرش ماند و فردا با دلى لبریز از عشق خداوند به آوردگاه نبرد رفت و در جنگ شهد شهادت نوشید.
همان گونه که اشاره شد،در این جنگ حدود هفتاد تن از مهاجر و انصار به شهادت رسیدند;کسانى که در روزها سخت به یارى اسلام شتافته و از آن دفاع کردند.چندین خانواده بودند که چند تن از عزیزان خود را در این غزوه از دست داده بودند.مقبرة الشهداى احد از مکانهاى بسیار مقدس مدینه است.
مسیرى که اکنون به نام«طریق سید الشهدا»شهرت دارد،به طور تقریبى همان مسیرى است که حضرت از مدینه تا احد طى کرده است.
دو طایفه مهم در مسیر مدینه تا احد زندگى مىکردند.ابتدا طایفه بنى عبد اشهل بودند که رسول خدا-ص-توقفى در میان آنان داشت.مسجد آنها همان مسجدى است که امروزه به نام مسجد ابوذر،صحابى راستگوى رسول خدا-ص-،شهرت داشته و در خیابان ابوذر،در فاصله پانصد مترى مسجد النبى واقع شده است.نام اصلى این مسجد،مسجد البحیر یا مسجد الاسواف یا مسجد السجده بوده است. (2) نام سجده از روایتى گرفته شده که از نماز خواندن رسول خدا-ص-در این مکان حکایت دارد و در آن آمده که حضرت سجدهطولانى در این مسجد داشته است.بعدها و یا در همان زمان،مسلمانان این مسجد را بر جاى سجده رسول خدا-ص-ساختند.معلوم نیست در دورههاى بعد به چه دلیل این مسجد به نام ابوذر معروف شده است.
از یادگارهاى غزوه احد مسجد الدرع است;مسجدى که سر راه رسول خدا قرار داشت.در نقلهاى مربوط به مسیر رسول خدا-ص-در جنگ احد،اشاره به بناى کوچکى شده که معروف به شیخین بوده و در اصل تعلق به یک زن و شوهر پیر داشته است.در تاریخ آمده است که رسول خدا-ص-در آنجا توقف کوتاهى داشتهاند و براى نماز(درع و)زره خود را در آوردند. مسجد الدرع که اکنون در این مسیر قرار دارد یادگار رسول خدا-ص-در آنجاست.گفته شده حضرت نماز مغرب و عشا را در آنجا خوانده و تا صبح روز بعد ماندند.این مسجد بعدها به نامهایى چون مسجد الدرع،مسجد البدائع و مسجد الشیخین نامیده شده است. (3)
برخى هم گفتهاند عنوان«درع»بدان دلیل است که رسول خدا-ص-در آنجا درع پوشیده است.هر چند این مساله در کتابهاى تاریخى نقل شده (4) اما برخى آن را نپذیرفته و گفتهاند که رسول خدا-ص-در مدینه درع پوشیده بودند! (5) مسجد الدرع حدود سیصد متر مانده به مسجد الاستراحه،در داخل یک فرعى بوده و سمت چپ کسى است که به سمت احد مىرود. برابر کوچهاى که مسجد الدرع در آن واقع شده پمپ بنزینى است با سرپوش کلاهکى.
در امتداد مسیر رسول خدا-ص-مسجد دیگرى قرار دارد که در اصل متعلق به طایفه بنو حارثه بوده است.این طایفه در این ناحیه سکونت داشته و به کشت و زرع مشغول بودهاند.این مسجد را مسجد المستراح یا مسجد الاستراحه مىنامند.رسول خدا-ص-مکرر به مسجد بنو حارثه آمده و در آنجا نماز مىخواندهاند.و نیز گفته مىشود که مسجد الاستراحه یادگار غزوه احد است.بناى جدید این مسجد اینک کنار خیابان واقع شده و با بنایى عالى و زیباست.
زمانى که رسول خدا-ص-به وادى درون کوه احد رفتند،در فاصله تقریبى پانصد تا هفتصد متر در سمت راست این وادى،در پایین کوه،داخل شعبى که نامش شعب جرار بوده،در محلى نماز ظهر و عصر را خواندند.این محل بعدها مسجد شده و به نام«مسجد فسح»شهرت یافت. احتمال مىرود که نام آن«مسجد سفح»بوده که به معناى مسجد پایین کوه است.
این مسجد از کهنترین مساجد منطقه احد بوده و در روایات امامان شیعه نیز توصیه بسیار به خواندن نماز در آن شده است.
بناى فعلى این مسجد،یک چهار دیوارى مخروبه است که اطراف آن را نرده آهنى کشیدهاند و این نرده هم رو به ویرانى است.در میان مسجد هم که مساحت تقریبى آن بین پانزده تا بیست متر مربع است،هوارهاى دیوارهاى تخریب شده مسجد ریخته شده است.آشکار است که در تخریب آن تعمد در کار بوده است. پنجاه متر بالاتر از مسجد،در ارتفاع بیست مترى، غارى کوچک قرار دارد که گفتهاند آن حضرت ابتدا در آن غار مخفى شدند.این مطالب مستند تاریخى ندارد گرچه مشهور است. (6)
ثنایا به معناى دندان است.گویند که در این نقطه،در جنگ احد،عتبة بن ابى وقاص دندان رسول خدا-ص-را شکست.در این مکان مسجد بوده که تا این اواخر آثار آن وجود داشته و عکسهایى از آن باقى مانده است.محل آن به طور تقریبى به فاصله دویست تا سیصد متر در شمال شرق مرقد حمزه سید الشهدا بوده است.کنار همین مسجد،سنگى بوده به نام حجر متکا که رسول خدا-ص-در جنگ احد به آن تکیه داد.
در منطقه احد،مسجدى نیز به نام مسجد حمزه وجود دارد که در حال حاضر در غرب مقبره حمزه واقع است.این مسجد از مساجد متبرکه نیست.
همچنین گفته شده که بر بالاى کوه رمات،مسجد کوچکى بوده است.آن مسجد نیز که اکنون آثارى ندارد،در شمار آثار متبرک نیست.گفتنى است که در بسیارى از اوقات بر روى کوه رمات قلعههاى کوچک و محلهاى دیدبانى ساخته مىشده که همین امر سبب تخریب این کوه شده است.
رفتن روى کوه رمات به هیچ روى مورد توصیه منابع شیعه قرار نگرفته است.
در بالاى کوه احد محلى است به نام مهراس،جایى که در دل کوه باران از قبل جمع شده است.رسول خدا-ص-با شمارى یاران و از جمله امیر مؤمنان-ع-پس از بالا رفتن روى احد آنجا نشستند.امیر مؤمنان-ع-ظرفى آب از مهراس براى شستشوى دهان رسول خدا-ص-، که به دلیل شکسته شدن دندان حضرت خونى بوده،آورد.این آب به دلیل تغییر بو مورد استفاده رسول خدا-ص-که بسیار هم تشنه بود قرار نگرفت. (7)
در بالاى کوه احد،محلى نیز به نام قبه هارون وجود دارد.در نقلها آمده که هارون در سفر حج به اینجا آمده و در اینجا مدفون شده است.دلیلى بر این مطلب وجود ندارد اما این قبه با بنایى مخروبه و دیوارى حدود یک متر و نیم باقى مانده است.قبه مزبور در بالاترین نقطه کوه احد است.
الصاعدى از محققان محلى مىنویسد:در آنجا برخى خطوط کوفى را هم دیده که تنها لفظ الله قابل خواندن بوده است.همچنین کتیبهاى با تاریخ 993 با نام«محمد على جرسخانى»بر صخرهاى در آنجا وجود دارد.وى افزوده که همین نام و تاریخ در مقبره شهداى بدر هم موجود بوده است. (8)
قبرستانى در سر راه احد بوده که موقعیت آن تقریبا در محل درگیرى مسلمانان با مشرکان بوده است.مسافر احد پیش از رسیدن به مقبرة الشهدا،این قبرستان را در سمت چپ خود مىدیده است.گویند کهشمارى از شهداى احد هم در آن مدفون بودهاند. (9) از آنجا که رسول خدا-ص-فرمود:هر کسى را در هر جا که شهید شد دفن کنید،احتمال مىرود که شمارى از شهداى احد در آنجا دفن شده باشند.اما شاهد مورد نظر گفته است که سنگ قبرى در آنجا نبوده است.
در برخى از منابع حدیثى شیعه مسجدى با نام مسجد امیر المؤمنین-ع-در احد یاد شده است.این مسجد که توصیه به نماز خواندن در آن شده،برابر مقبره حمزه سید الشهدا معرفى شده است. (10) اکنون از چنین مسجدى خبرى نیست.
1-همان،ص 154
2-درباره این مسجد نک:المدینه بین الماضى و الحاضر،ص 329-326،التحفة اللطیفه،ج 1،ص 67
3-تاریخ المعالم المدینة قدیما و حدیثا،ص 133
4-المغازى،ج 1،ص 219
5-المدینة بین الماضى و الحاضر،ص 374
6 -ابن شبه روایتى نقل کرده و در آن تصریح شده که حضرت داخل این غار در کوه احد نشدند.تاریخ المدینة المنوره،ج 1،ص 76
7-المغازى،ج 1،ص 249
8-احد،ص 24 و 25
9-سفرنامه مکه،حسام السلطنه،ص 154(سال 1297 ه.ق.)
10-بحار الانوار،ج 97،ص 225