انگیزش (motivation) به عنوان عالم نیرو دهنده ، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف میشود. انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن به طریق خاص است و انگیزه نیاز یا درخواست ویژهای است که انگیزش را موجب میشود. در واقع انگیزه را علت و دلیل رفتار میدانند. دلیل اینکه چرا ما بعضی رفتارها را انجام میدهیم ولی بعضی دیگر را انجام نمیدهیم، انگیزههای ما هستند. انگیزه و انگیزش غالبا به صورت مترادف بکار میروند. با این حال ، میتوان انگیزه را دقیقتر از انگیزش دانست.
به این صورت که انگیزش را عاملی کلی مولد رفتار اما انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص به حساب آورد. مثلا وقتی میپرسیم چرا فلان شخص رفتار خاصی را انجام میدهد، به دنبال انگیزه او هستیم. اصطلاح انگیزه بیشتر در اشاره به رفتار انسان به کار میرود. راسل در این باره میگوید: انگیزه برای مشخص کردن عقیده یا بازده دلخواه یک رفتار بکار میرود. پس کاربرد اصطلاح انگیزه در مورد حیوانات جایز نیست.
انگیزش هدف است یا وسیله؟
از لحاظ پرورشی ، انگیزش هم هدف است و هم وسیله. به عنوان هدف ، ما از دانشآموز و دانشجویان میخواهیم نسبت به موضوعهای مختلف علمی و اجتماعی علاقه کسب کنند. از این رو تمام برنامههای درسی که برای آنها فعالیتهای حوزه عاطفی در نظر گرفته شده است، دارای هدفهای انگیزشی هستند. به عنوان وسیله ، انگیزش مانند آمادگی ذهنی یا رفتارهای ورودی یک پیش نیاز یادگیری به حساب میآید و تاثیر آن بر یادگیری کاملا آشکار است.
اگر دانشآموزان نسبت به درسی بیعلاقه باشند (دارای انگیزشی پایینی باشند)، به توضیحات علم توجه نخواهند کرد، تکالیف خود را با جدیت انجام نخواهد داد و بالاخره پیشرفت چندانی نخواهد داشت. اما اگر نسبت به مطالب درسی علاقمند باشند (دارای انگیزشی سطح بالایی باشند)، هم به توضیحات معلم با دقت گوش خواهند داد، هم تکالیف درسی خود را با جدیت انجام خواهند داد و هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمینه مطلب درسی نخواهند رفت و هم پیشرفت زیادی نصیب آنها میشود.
بهترین راه ایجاد علاقه در یادگیرندگان
بطور کلی بهترین راه ایجاد علاقه در یادگیرندگان بهبود شرایط یادگیری و افزایش سطح کیفی روشهای آموزشی است. از این طریق یادگیرندگان به موفقیت بیشتر در یادگیری نائل میآیند و این کسب موفقیت علاقه و انگیزش آنها را نسبت به یادگیری مطالب تازه افزایش میدهد. در زیر روشها و فنونی را معرفی میکنیم که استفاده از آنها معلم را در بالا بردن سطح انگیزشی یادگیرندگان یاری میدهد. در تدوین این مطالب از همه نظریههای انگیزشی و یافتههای پژوهشی مربوط به یادگیری و انگیزش استفاده شده است.
مشخص کردن اهداف آموزشی
آنچه را که از یادگیرندگان به عنوان هدف آموزشی انتظار دارید، در آغاز درس دقیقا به دانش آموزان بگویید. ترغیب یادگیری دانشآموزان و دانشجویان مستلزم بیام صریح هدفهای آموزشی و نوع رفتارها یا مهارتهایی است که آنها میخواهند بیاموزند. پژوهشهای انجام شده نشان دادهاند یادگیرندگانی که از هدفهای درس و آموزشی مطلع نمیشوند، به خوبی یادگیرندگانی که معلم پیش از آغاز درس دقیقا آنها میگوید که چه انتظاراتی از آنها دارد، در پیشرفت درسی موفق نمیشوند.
علاوه بر این مطلب ، معلمان باید در ضمن دادن هدفهای آموزشی به یادگیرندگان ، در آنها نسبت به نتایج یادگیری انتظارات مثبتی ایجاد کنند. ندادن اطلاعات ضروری به یادگیرندگان درباه نتایج مهم فعالیتهای یادگیریشان یا ایجاد انتظارات منفی در آنان درباره کاری که باید بکنند، منجر به انگیزه یادگیری در آنها نخواهد شد.
در شرایط مقتضی از تشویقهای کلامی استفاده کنید.
در بسیاری مواقع تقویت ملموس به اندازه تشویقهای کلامی معلم موثر نیست. استفاده از اظهاراتی چون خوب ، مالی ، مرحبا پس از عملکرد درست دانشآموز از تدابیر موثر انگیزشی است. تشویق دانشآموز سادهترین و طبیعیترین وسیله است که به سهولت در اختیار معلمان قرار دارد موثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانشآموز وابسته باشد. ضمنا معلم نباید بیشتر از اندازه لازم دانش آموز را مورد ستایش و تشویق قرار دهد. تشویق بیش از حد اثرش را از دست میدهد و از خاصیت تقویت کنندگی آن کاسته میشود.
علاوه بر اظهارات شفاهی ، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی و دفترچه تکلیف دانشآموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد. پژوهشهایی که پیج در این باره انجام داده او را متقاعد کرده که وقتی معلم به خود زحمت میدهد و در دفترچه تکلیف دانش آموزان اظهارات تشویقآمیزی مینویسد، این اظهارات بر کوشش ، دقت ، نگرش با هر آنچه سبب افزایش یادگیری دانشآموزان میشود، تاثیر چشمگیری بر جای میگذارد این تاثیر از توانایی دانشآموز برای یادگیری مستقل است.
از آزمونها و نمرات به عنوان وسیلهای برای ایجاد انگیزش در یادگیرندگان استفاده کنید.
از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمرههایی به یادگیرندگان داده میشوند، با پاداشهای مختلف ، چون تائید معلم و والدین ، ارتقا به کلاس بالاتر ، دریافت گواهینامه ، ورود به دانشگاه ، کسب مشاغل مورد علاقه و مواردی نظایر اینها وابستهاند، نمرههای معلمان دارای ارزش انگیزشی زیادی هستند. بنابراین ، معلم میتواند ، با اجرای مکرر آزمونها ، سطح انگیزشی یادگیرندگان را بالا ببرد. با این حال نکتهای که معلم باید در رابطه با آزمونها و امتحانان مختلف در نظر بگیرد، این است که از آنها به عنوان وسیلهای برای دادن باز خورد به دانش آموزان در رابطه با نحوه عملکرد و میزان یادگیریشان استفاده کنند، نه به عنوان وسیلهای جهت ارعاب و تنبیه آنان.
از خاصیت برانگیختگی مطالب مختلف استفاده کنید.
محرکهای تازه ، تعجب برانگیز و پرمعنی سطح برانگیختگی را افزایش میدهند و سبب تحریک حس کنجکاوی یادگیرنده میشوند. معلم میتواند با ارائه مسائل و مطالبی که از این ویژگیها برخوردارند، در یادگیرندگان ایجاد انگیزش کنند. در این مورد باید دقت شود که مسائل و مطالب ارائه شده، بیش از حد توانایی دانش آموزان پیچیده نباشند، زیرا ممکن است به شکست و ناکامی در آنها منجر گردد.
مطالب آموزشی را از ساده به دشوار ارائه دهید.
ارائه مطالب درسی به صورت متوالی ، از ساده به دشوار موجب میشود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده به اندازه کافی موفقیت بدست آورند. این کسب موفقیت اولیه ، انگیره یادگیرنده را برای یادگیریهای بیشتر افزایش میدهد و بر آمادگی او میافزاید. علاوه بر این کسب پیشرفت غالبا به دریافت پاداش و تایید از سوی معلم و والدین منجر میشود که این خود یکی از عوامل انگیزشی بشمار میآید. بنابراین معلم باید سعی کند تا در تمام مراحل آموزشی برای همه یادگیرندگان فرصت کسب موفقیت فراهم آورد.
از ایجاد رقابت و همچشمی در میان دانشآموزان جلوگیری کند.
معلم باید از ایجاد رقابت بین دانشآموزان که به کسب موفقیت در معدودی از آنها و شکست اکثریت آنها میانجامد، جلوگیری به عمل آورد. معلم به این منظور میتواند از تدابیر مختلفی استفاده کند به عنوان مثال ، برای جلوگیری از ایجاد رقابت منفی میان دانشآموزان در بحثهای کلاسی ، معلم میتواند در جریان بحث ، پس از گفتن نام دانشآموزی معین ، به طرح سوال بپردازد، نه اینکه ابتدا سوال را طرح کند و بعد از کلاس بخواهد تا هر که میتواند بطور داوطلبانه به سوال او جواب دهد.
بردن نام دانشآموز پیش از طرح سوال موجب خواهد شد که معلم مشارکت همه افراد کلاس را در فعالیتهای آموزشی جلب نماید و همه افراد کلاس تقویت دریافت کنند. اما اگر معلم ابتدا سوال را طرح کند و بعد از دانشآموزان نخواهد تا هر که میتواند به آن جواب دهد، تعداد کمی از دانشآموزان مستعد و قوی کلاس به سوالهای معلم پاسخ میدهند و تنها آنها مورد تائید و تقویت قرار خواهند گرفت.
هنگام آموزش دادن مطالب تازه از مثالهای آشنا استفاده کند.
هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهای آشنا و هنگام کاربرد مطالب آموخته شده از موقعیتهای تازه استفاده کند. وقتی که میخواهید مطلب تازهای را به دانشآموزان بیاموزید آن را با استفاده از مثالها و موارد ملموس و آشنا به یادگیرندگان توضیح دهید. این اقدام به جریان یادگیری سرعت میبخشد و سطح علاقهمندی دانشآموزان را افزایش میدهد. اما هنگامی که میخواهید کاربرد مطالب آموخته شده را نشان دهید، آنها را در موقعیتهای تازه و بدیع به کار برید. استفاده از موقعیتهای تازه از یکنواختی مطالب و حالت کسل کنندگی آن میکاهد و به علاقه یادگیرنده در استفاده از آنچه آموخته است، میافزاید.
از روشهای متنوع برای تدریس استفاده نمایید.
علاوه بر توضیح و تشریح مطالب بطور کلامی ، تا آنجا که ممکن است از روشهای دیگر آموزشی نیز استفاده کنید. بحث گروهی ، بازیهای آموزشی ، گزارش انفرادی و گروهی بوسیله دانشآموزان گزارش مطالب دروسی مانند تاریخ به صورت نمایش زنده و هر تدبیری دیگری که دانشآموزان را در فعالیت شرکت دهد، به مقدار زیاد انگیزه آنها را بالا میبرد. کسلکنندهترین روش آموزشی آن است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و فرصت هیچ گونه فعالیت و اظهار نظری را به یادگیرندگان ندهد. پژوهشهای متعدد نشان داده است که یکی از بهترین راههای ایجاد انگیزه در یادگیرندگان شرکت دادن آنها در فعالیتهای کلاسی است.
پیامدهای منفی مشارکت یادگیرندگان در فعالیت یادگیری را کاهش دهید.
مشارکت دانشآموزان در جریان یادگیری باید با تقویت مثبت مواجه گردد تا موجب دلسردی آنها نشود. معلم برای این منظور باید سعی کند از پیامدهای آزارنده این کار جلوگیری به عمل آورد. از جمله عواملی که ممکن است در جریان یادگیری باعث دلسردی دانشآموزان و دانشجویان بشود، میتوان موارد زیر را نام برد:
*گرفتن نمره کم در امتحانی که معلم محتوای آن را قبلا آموزش نداده است. *اجبار در انجام تکالیفی که سطح دشواری آنها خارج از توانای یادگیرنده است. *مجبور ساختن یادگیرندگان به رقابت با کسانی که از او توانایی بیشتری دارند. *مجبور ساختن یادگیرندگان به ساکت و آرام نشستن در کلاس و گوش دادن به سخنرانیهای خسته کننده معلم. *مجبور کردن یادگیرندگان به انجام کارهای تحقیر آمیز و دور از حیثت آنان.
به دانشآموزان مسائل و تکالیفی بدهید که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوار باشند.
افراد دارای انگیزش پیشرفت به سراغ تکلیفی میروند که مستلزم قدری تقبل خطر است. این نوع تکالیف اگر به درستی انجام پذیرند، منجر به افزایش احساس اعتماد به نفس در یادگیرنده میشوند. اما تکالیف بسیار آسان به چنین احساسی نمیانجامد و تکالیف بسیار دشوار نیز غالبا به شکست و ناکامی فرد منجر میشوند. بنابراین سطح مسائل و تکالیف درسی باید منطبق بر سطح توانایی یادگیرنده باشد، به گونهای که با کوششی که بکار میگیرد، از عهده انجام آنها برآید.
مطالب را به صورت معنیدار ارائه دهید.
حدالامکان مطالب درسی را به صورت معنی دار و در ارتباط با موقعیتهای واقعی زندگی ارائه دهید و در حد امکان در انجام فعالیتهای آموزشی به یادگیرندگان آزادی عمل بدهید.
نتیجه
روانشناسان انسانگر ، معتقدند که انگیزه واقعی انسانها در یادگیری انگیزه درونی و خود جوش آنهاست. طبق این نظر افراد بشر در صدد کشف اطلاعات و درک معانی امور هستند و این موجب یادگیری آنها میشود، لذا هر قدر مطالب معنیدارتر و منطقیتر جلوه کند، کنجکاوی فرد را بیشتر تحریک میکند.